Convert
ظاهر
انگلیسی
فعل
- ️معادل (ترجمه) فارسی «Convert»: بَدِلْدَن ([؟] تبدیل کردن):
- ️معادل (ترجمه) فارسی «Convert»: گِرَوِمْدَن ([؟] گرویدن؛ متمایل شدن):
- مثال. After years of exploration, she decided to convert to Buddhism.ترجمه: پس از سالها کَنْدُکاو (؟ کندوکاو)، گِرَوِمْدَن (؟ گرویدن؛ متمایل شدن) به آیین بودا را تَصِمْد ([؟] تصمیم گرفت).
- ️معادل (ترجمه) فارسی «Convert»: رینِویسْتَن ([؟] بازنویسی کردن)؛ بَدِلْدَن ([؟] تبدیل کردن):
- مثال. You need to convert feet to meters for the international project.ترجمه: برای پروژههای بینالمللی، به رینِویسْتَن (؟ بازنویسی کردن) یکای «پا» به «متر» نیازْمائی ([؟] نیازمند هستی).
اسم
- ️معادل (ترجمه) فارسی «Convert»: زُمْرْماء ([؟] از جمع/زمره شده):
- مثال. After the climate conference, she became a convert to environmentalism.ترجمه: پس از کنفرانس اقلیمی (آب و هوایی)، یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) زُمْرْماء (؟ از جمع/زمره شده) زیلانْگَرا ([؟] محیط زیست گرا) شد.
- ️معادل (ترجمه) فارسی «Convert»: گِرَوْماء ([؟] گرویده؛ متمایل شده):
- مثال. He is a recent convert to vegetarianism.ترجمه: او یِه (؟ یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) تازه گِرَوْماء (؟ گرویده؛ متمایل شده) گیاهخوار ئَد ([؟] است).