درسدن
ظاهر
مصدر «دُرُسْدَن» بهمعنی «مورد درستیگرفتن قرار دادن» میباشد؛ بهعبارتی دیگر، فرایندی که در آن فاعل با رفع خطاها یا ایرادهایی به وضعیت، حالت، یا ساختار مطلوبی در بیاید. این مصدر از «درسـ + ـدن [※ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] » ساختهشده است.
; بنهای تصریفی «دُرُسْدَن»
بنهای تصریفی «دُرُسْدَن» بهگونه زیر ساخته میشوند:
- بُنْپیشْگُذَشْتِه [※ پایه فعلهای گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «دُرُسِتْد»
- بُنْگُذَشْتِه [※ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «دُرُسْد»
- بُنْپَسْگُذَشْتِه [※ پایه فعلهای آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «دُرُسِتْن»
- بُنْکُنون [※ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «دُرُس»
- بُنْپیشْآیَنْدِه [※ پایه فعلهای گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «دُرُسِنْت»
- بُنْآیَنْدِه [※ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «دُرُسْن»
- بُنْپَسْآیَنْدِه [※ پایه فعلهای آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «دُرُسِنْن»
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /دُرُسْدَن/ ریشهشناسی: درسـ + ـدن [※ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] ❖ | همردیف(های) «درسدن»: ربطاء:درسدن/هر
- تعریف «درسدن». فرایند وارْدَن ([؟] مورد تحولگرفتن قرار دادن) عَمَلَنْدِگی ([؟] عملکنندگی (عملکرد)) یا سازیک ([؟] ساختار؛ سازمان) چیزی بِمانَنْد ([؟] بهمانند؛ شبیه) طَلِبْماء ([؟] درخواستشو (مطلوب)) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع): [💬یا بعبارتی «مورد درستیگرفتن قرار دادن»]
- ️تلفظ: /دَرِسْدَن/📥 ریشهشناسی: درسـ + ـدن [※ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] ❖ | همردیف(های) «درسدن»: ربطاء:دَرسدن/هر
- تعریف «درسدن». فرایند آموزْدَن ([؟] مورد آموختهشدن قرار دادن) در یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) دَرِسْماء ([؟] تحصیلعلمگرفتهشو (رشته تحصیلی)) خاصْناک ([؟] دارای مشخصیافتگی (خاص)): [💬یا بعبارتی «مورد تحصیلعلمگرفتن قرار دادن»]
- مثال. با شَدّاً ([؟] بهحالت شدید) مَرِنْدَن ([؟] مورد تمرینشدن قرار دادن)، دَرِسْدَن (؟ مورد تحصیلعلمگرفتن قرار دادن) ریاضی را اُیامْدَم ([؟] مورد آمادگیگرفتن قرار دادم).ترجمه: با تمرین کردن شدید، برای تحصیل در ریاضی آمادگی یافتم.
عملواژه
- ️تلفظ: /دُرُسْدَن/ بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «درسدن»: ▶ بن گذشته در گذشته «درسدن»: «دُرُسِتْد»؛ بن گذشته «درسدن»: ↦«دُرُسْد»↤؛ بن آینده در گذشته «درسدن»: «دُرُسِتْن»⟼«دُرُس» (بنکنون «درسدن»)، ⟻؛ بن گذشته در آینده «درسدن»: «دُرُسِنْت»؛ بن آینده «درسدن»: ↦«دُرُسْن»؛ بن آینده در آینده «درسدن»: ↤«دُرُسِنْن»◀
- تعریف «درسدن». عَمَلَنْدِگی ([؟] عملکنندگی (عملکرد)) یا سازیک ([؟] ساختار؛ سازمان) چیزی را بِمانَنْد ([؟] بهمانند؛ شبیه) طَلِبْماء ([؟] درخواستشو (مطلوب)) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) وارْدَن ([؟] مورد تحولگرفتن قرار دادن): [💬یا بعبارتی «مورد درستیگرفتن قرار دادن»]
- ️تلفظ: /دَرِسْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «دَرسدن»: ▶ بن گذشته در گذشته «دَرسدن»: «دَرِسِتْد»؛ بن گذشته «دَرسدن»: ↦«دَرِسْد»↤؛ بن آینده در گذشته «دَرسدن»: «دَرِسِتْن»⟼«دَرِس» (بنکنون «دَرسدن»)، ⟻؛ بن گذشته در آینده «دَرسدن»: «دَرِسِنْت»؛ بن آینده «دَرسدن»: ↦«دَرِسْن»؛ بن آینده در آینده «دَرسدن»: ↤«دَرِسِنْن»◀
- تعریف «درسدن». در یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) دَرِسْماء ([؟] تحصیلعلمگرفتهشو (رشته تحصیلی)) خاصْناک ([؟] دارای مشخصیافتگی (خاص)) آموزْدَن ([؟] مورد آموختهشدن قرار دادن): [💬یا بعبارتی «مورد تحصیلعلمگرفتن قرار دادن»]
- مثال. دَرِسْماء ([؟] تحصیلعلمگرفتهشو (رشته تحصیلی)) ریاضی را میدَرِسْدَم (؟ مورد تحصیلعلمگرفتن قرار میدادم).ترجمه: در رشته تحصیلی ریاضی تحصیل میکردم.
| عَمَلْواژههای اَنِجائی فَرْمانی سادی «دُرُسْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
| نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمِعْتایی | |||||
|---|---|---|---|---|---|---|---|
| یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
| مُثْبَت [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] | - | آواثاء:بدرس | - | - | آواثاء:بدرسید | - | |
| طَرْدی [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] | - | آواثاء:ندرس | - | - | آواثاء:ندرسید | - | |
| حَذَری [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] | - | آواثاء:نادرس | - | - | آواثاء:نادرسید | - | |
ترجمه
وارْدَن (؟ مورد تحولگرفتن قرار دادن) بِمانَنْد (؟ بهمانند؛ شبیه) طَلِبْماء (؟ درخواستشو (مطلوب)) هی (؟ حرف نکره مفرد و جمع)
آزْمودَن (؟ مورد آزمایششدن قرار دادن) در یِه (؟ یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) دَرِسْماء (؟ تحصیلعلمگرفتهشو (رشته تحصیلی))
- ترجمه (معادل) انگلیسی «درسدن»: To study
ردهها:
- صفحههای دارای پیوند خراب به پرونده
- واژهها
- واژه فارسی
- مصدر فارسی
- مصدر فارسی عملی
- مصدر فارسی عملی ناصریح
- مصدر فارسی عملی کنایی
- مصدر فارسی عملی کنادین
- مصدر فارسی عملی علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنادین
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی علنئا
- مصدر فارسی عملی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین علنئا