ارثدن
ظاهر
مصدر «اِرِثْدَن»، بهمعنی «مورد ارثگرفته شدن قرار دادن» میباشد؛ بهعبارتی دیگر، فرایندی که در آن صفتی، بخاطر رابطه خوشاوندی، از کسی یا چیزی پیشینی کسب بشود. این مصدر از «ارثـ + ـدن [※ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] » ساختهشده است.
; بنهای تصریفی «اِرِثْدَن»
بنهای تصریفی «اِرِثْدَن» بهگونه زیر ساخته میشوند:
- بُنْپیشْگُذَشْتِه [※ پایه فعلهای گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «اِرِثِتْد»
- بُنْگُذَشْتِه [※ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «اِرِثْت»
- بُنْپَسْگُذَشْتِه [※ پایه فعلهای آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «اِرِثِتْن»
- بُنْکُنون [※ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «اِرِث»
- بُنْپیشْآیَنْدِه [※ پایه فعلهای گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «اِرِثِنْت»
- بُنْآیَنْدِه [※ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «اِرِثْن»
- بُنْپَسْآیَنْدِه [※ پایه فعلهای آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «اِرِثِنْن»
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /اِرِثْدَن/📥 ریشهشناسی: ارثـ + ـدن [※ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] ❖
- تعریف «ارثدن». فرایند کَسِبْدَن ([؟] مورد کسبشدن قرار دادن) صفت هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) از نسل قبلی بِعِلَت ([؟] به علت) رَبْطیَّت ([؟] ارتباط) خویشاوندی: [💬یا بعبارتی «مورد ارثگرفته شدن قرار دادن»]
عملواژه
- ️تلفظ: /اِرِثْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «ارثدن»: ▶ بن گذشته در گذشته «ارثدن»: «اِرِثِتْد»؛ بن گذشته «ارثدن»: ↦«اِرِثْت»↤؛ بن آینده در گذشته «ارثدن»: «اِرِثِتْن»⟼«اِرِث» (بنکنون «ارثدن»)، ⟻؛ بن گذشته در آینده «ارثدن»: «اِرِثِنْت»؛ بن آینده «ارثدن»: ↦«اِرِثْن»؛ بن آینده در آینده «ارثدن»: ↤«اِرِثِنْن»◀
- تعریف «ارثدن». صفتی را از نسل قبلی بِعِلَت ([؟] به علت) رَبْطیَّت ([؟] ارتباط) خویشاوندی کَسِبْدَن ([؟] مورد کسبشدن قرار دادن): [💬یا بعبارتی «مورد ارثگرفته شدن قرار دادن»]
- مثال. شکل دماغ اَش ([؟] آن/آنرا) را از مادربزرگ پدری اَش ([؟] آن/آنرا) اِرِثْدِه ئد (؟ مورد ارثگرفته شدن قرار داده است).ترجمه: شکل دماغش را از مادربزرگ پدریش ارث برده است.
عَمَلْواژههای اَنِجائی فَرْمانی سادی «اِرِثْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمِعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
مُثْبَت [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] | - | آواثاء:بارث | - | - | آواثاء:بارثید | - | |
طَرْدی [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] | - | آواثاء:نارث | - | - | آواثاء:نارثید | - | |
حَذَری [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] | - | آواثاء:ناارث | - | - | آواثاء:ناارثید | - |
ترجمه
کَسِبْدَن (؟ مورد کسبشدن قرار دادن) صفت
- ترجمه (معادل) انگلیسی «ارثدن»: To inherit
ردهها:
- صفحههای دارای پیوند خراب به پرونده
- واژهها
- واژه فارسی
- مصدر فارسی
- مصدر فارسی عملی
- مصدر فارسی عملی ناصریح
- مصدر فارسی عملی کنایی
- مصدر فارسی عملی کنادین
- مصدر فارسی عملی علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنادین
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی علنئا
- مصدر فارسی عملی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین علنئا