توانستن
ظاهر
عَبِرْماء ([؟] عبارت) «توانستن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- تَوانائْدَن:❖ توانا بودن؛
- مثال. آیا میتوانی اثبات کنی تو بستنیم را نخوردی؟معادل: آیا تَوانائی (؟ توانا هستی) بِفَرْنویی ([؟] مورد اثباتشدن قرار بدهی) که تو بستنی اَم ([؟] من/خودم) را نخوردی؟
- تَوانْدَن:❖ مورد توانایییافتن قرار دادن؛
- تایَد:❖ شدنی بوده/است/خواهد بود؛
- مثال. در پایتون میتوان حلقههای تکرار را درون همدیگر جایگذاری کرد.معادل: در پایتون، تایَد (؟ شدنی بوده/است/خواهد بود) رُلْکُنینْها ([؟] حلقههای تکرار) را دَرْهَماً ([؟] بهحالت درهمشده) لانْد ([؟] مورد جایگذاریشدن قرار داد).
همچنینی ببین توانا بودن؛ توانمند شدن