پرش به محتوا

تلرثدن: تفاوت میان نسخه‌ها

از واژسین
Hakhsin (بحث | مشارکت‌ها)
آغازدن
 
Hakhsin (بحث | مشارکت‌ها)
جز Hakhsin صفحهٔ تلرثتن را به تلرثدن منتقل کرد
 
(بدون تفاوت)

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۸:۴۲

مصدر «تَلِرِثْدَن»، به‌معنی «ملزوم به ارثبری کردن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن ارث‌بردن از خصیصه‌های چیزی الزامی بشود. این مصدر از «تلـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/تل] + ـِرثـ + ـدن [ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «تَلِرِثْدَن»

بن‌های تصریفی «تَلِرِثْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

  • بُنْ‌پیشْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «تَلِرِثِتْد»
  • بُنْ‌گُذَشْتِه [ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «تَلِرِثْد»
  • بُنْ‌پَسْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «تَلِرِثِتْن»
  • بُنْ‌کُنون [ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «تَلِرِث»
  • بُنْ‌پیشْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «تَلِرِثِنْت»
  • بُنْ‌آیَنْدِه [ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «تَلِرِثْن»
  • بُنْ‌پَسْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «تَلِرِثِنْن»

فارسی

مصدر

  1. تعریف «تلرثدن». فرایند تَمَلَزِمْدَن ([؟] ملزوم کردن) چیزی به [[ارثتن|آواثاء:ارثتن]] ([؟] معناء:ارثتن).‌ [💬یا بعبارتی «ملزوم به ارثبری کردن»]
  2. تعریف «فرمثائی». (فَرْمِثائی) فرایند تَمَلَزِمْدَن ([؟] ملزوم کردن) نوعِپال ([؟] کلاس) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) به [[ارثتن|آواثاء:ارثتن]] ([؟] معناء:ارثتن) مَنْداءهای ([؟] خصوصیت‌های رفتاری و داده‌ای) زِبَرْنُوعِپال ([؟] زبر کلاس) اَش ([؟] آن/آنرا):‌ [💬یا بعبارتی «معناء:تلرثدن/فرمثائی»]
    🚀مثال. برای تَلِرِثِتْن (؟ معناء:تلرثتن) نوعِپال ([؟] کلاس) A از B باید نِویسْد ([؟] مورد نوشته‌شدن قرار داد): class A extends B

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /تَلِرِثْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «تلرثدن»: بن گذشته در گذشته «تلرثدن»: «تَلِرِثِتْد»؛ بن گذشته «تلرثدن»: «تَلِرِثْد»؛ بن آینده در گذشته «تلرثدن»: «تَلِرِثِتْن»«تَلِرِث» (بن‌کنون «تلرثدن»)، ؛ بن گذشته در آینده «تلرثدن»: «تَلِرِثِنْت»؛ بن آینده «تلرثدن»: «تَلِرِثْن»؛ بن آینده در آینده «تلرثدن»: «تَلِرِثِنْن»
  1. تعریف «تلرثدن». چیزی را به [[ارثتن|آواثاء:ارثتن]] ([؟] معناء:ارثتن) تَمَلَزِمْدَن ([؟] ملزوم کردن).‌ [💬یا بعبارتی «ملزوم به ارثبری کردن»]
  2. تعریف «فرمثائی». نوعِپال ([؟] کلاس) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را به [[ارثتن|آواثاء:ارثتن]] ([؟] معناء:ارثتن) مَنْداءهای ([؟] خصوصیت‌های رفتاری و داده‌ای) زِبَرْنُوعِپال ([؟] زبر کلاس) اَش ([؟] آن/آنرا) تَمَلَزِمْدَن ([؟] ملزوم کردن):‌ [💬یا بعبارتی «معناء:تلرثدن/فرمثائی»]
    🚀مثال. با [[نویستن|آواثاء:نویستن]] ([؟] معناء:نویستن) class A extends B نوعِپال ([؟] کلاس) A را از B آواثاء:تلرثتم (؟ معناء:تلرثتم).
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «تَلِرِثْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] آواثاء:تلرثتدم آواثاء:تلرثتدی تَلِرِثِتْد آواثاء:تلرثتدیم آواثاء:تلرثتدید آواثاء:تلرثتدند
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] تَلِرِثْدَم آواثاء:تلرثدی تَلِرِثْد آواثاء:تلرثدیم آواثاء:تلرثدید آواثاء:تلرثدند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] آواثاء:تلرثتنم آواثاء:تلرثتنی آواثاء:تلرثتند آواثاء:تلرثتنیم آواثاء:تلرثتنید آواثاء:تلرثتنند
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:تلرثم آواثاء:تلرثی آواثاء:تلرثَد آواثاء:تلرثیم آواثاء:تلرثید آواثاء:تلرثند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] آواثاء:تلرثنتم آواثاء:تلرثنتی تَلِرِثِنْت آواثاء:تلرثنتیم آواثاء:تلرثنتید آواثاء:تلرثنتند
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:تلرثنم آواثاء:تلرثنی آواثاء:تلرثنَد آواثاء:تلرثنیم آواثاء:تلرثنید آواثاء:تلرثنند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] آواثاء:تلرثننم آواثاء:تلرثننی آواثاء:تلرثننَد آواثاء:تلرثننیم آواثاء:تلرثننید آواثاء:تلرثننند
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «تَلِرِثْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:بتلرث - - آواثاء:بتلرثید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:نتلرث - - آواثاء:نتلرثید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:ناتلرث - - آواثاء:ناتلرثید -

ترجمه

تَمَلَزِمْدَن (؟ ملزوم کردن) چیزی به آواثاء:ارثتن (؟ معناء:ارثتن)
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «تلرثدن»: To inherit