فروکاودن
ظاهر
مصدر «فُروکاوْدَن»، بهمعنی «مورد کاویدهشدن قرار دادن» میباشد؛ به زبان سادهتر، فرایندی که در آن جهان میکروسکوپی، برای یافتن اطلاعات یا کشف چیز جدید، مورد جستوجو یا بررسی دقیق قرار بگیرد. این مصدر از «فرو [※ فراثاء:بنواج/پیشوند/فرو] + کاودن» ساختهشده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده آن، به ترتیب، «فُروکاوْد»، «فُروکاو»، و «فُروکاوْن» میباشد.
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /فُروکاوْدَن/📥 ریشهشناسی: فرو [※ فراثاء:بنواج/پیشوند/فرو] + کاودن❖ | متضاد «فروکاودن»: ربطاء:فروکاودن/ضد
- تعریف «فروکاودن». فرایند دِقَّتیدَن ([؟] مورد دقتکرده شدن قرار دادن) رَبْطاء ([؟] ربطده (رابطه)) جزءهای یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) سیستم از جنبه هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) بِقَص ([؟] بهقصد) شناختن رفتار اَش ([؟] آن/آنرا): [💬یا بعبارتی «مورد کاویدهشدن قرار دادن»]
- مثال. برای دایِرْدَن ([؟] مورد ایجاد کردن و توسعه دادن قرار دادن) سیستم نرمافزاری، فُروکاوْدَن (؟ مورد کاویدهشدن قرار دادن) منطق کَسْبُکار ([؟] کسب و کار) نیازْمائَد ([؟] نیاز است).
عملواژه
- ️تلفظ: /فُروکاوْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «فروکاودن»: ▶ «فُروکاوْد» (بنگذشته «فروکاودن»)، «فُروکاو» (بنکنون «فروکاودن»)، «فُروکاوْن» (بنآینده «فروکاودن») ◀
- تعریف «فروکاودن». رَبْطاء ([؟] ربطده (رابطه)) جزءهای یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) سیستم را از جنبه هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) بِقَص ([؟] بهقصد) شناختن رفتار اَش ([؟] آن/آنرا) دِقَّتیدَن ([؟] مورد دقتکرده شدن قرار دادن): [💬یا بعبارتی «مورد کاویدهشدن قرار دادن»]
عَمَلْواژههای ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «فُروکاوْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمِعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
مثبت [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] | - | آواثاء:بفروکاو | - | - | آواثاء:بفروکاوید | - | |
منفی [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] | - | آواثاء:نفروکاو | - | - | آواثاء:نفروکاوید | - |
ترجمه
دِقَّتیدَن (؟ مورد دقتکرده شدن قرار دادن) بِقَص (؟ بهقصد) شِناسْتَن (؟ مورد شناختهشدن قرار دادن)
- ترجمه (معادل) انگلیسی «فروکاودن»: To analyze؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «فروکاودن»: analysis
ردهها:
- صفحههای دارای پیوند خراب به پرونده
- واژهها
- واژه فارسی
- مصدر فارسی
- مصدر فارسی عملی
- مصدر فارسی عملی ناصریح
- مصدر فارسی عملی کنایی
- مصدر فارسی عملی کنادین
- مصدر فارسی عملی علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنادین
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی علنئا
- مصدر فارسی عملی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین علنئا