مجادله کردن
ظاهر
عَبِرْماء ([؟] عبارت) «مجادله کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- جَدَلْدَن:❖ مورد مجادله قرار دادن؛
- مثال. علی و محمد ساعتها به مجادله کردن درباره یک موضوع فلسفی پرداختند، اما هیچکدام نتوانست طرف مقابل را قانع کند.معادل: علی و محمد ساعتها یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) موضوع فلسفی را جَدَلْدَنْد (؟ مورد مجادله قرار دادند)، ولی هیچْکُدام ([؟] هیچکدام) نتوانست دیگری را بِقانِعَد ([؟] مورد قانعشدگی قرار بدهد).