بحث کردن
ظاهر
عَبِرْماء ([؟] عبارت) «بحث کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- بَحِثْتَن:❖ مورد بحثشدن قرار دادن؛
- مثال. دانشآموزها در مورد مزیتها و عیبهای مشی جدید مدرسه بحث کردند.معادل: دانشآموزها مزیتها و عیبهای مَشْی ([؟] شیوه؛ سیاست) جدید مدرسه را بَحِثْتَنْد (؟ مورد بحثشدن قرار دادند).
- جَدَلْدَن:❖ مورد مجادله قرار دادن؛
- مثال. علی و محمد ساعتها به بحث کردن درباره یک موضوع پرداختند، اما هیچکدام نتوانست طرف مقابل را قانع کند.معادل: علی و محمد ساعتها یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) موضوع را جَدَلْدَنْد (؟ مورد مجادله قرار دادند)، ولی هیچْکُدام ([؟] هیچکدام) نتوانست دیگری را بِقانِعَد ([؟] مورد قانعشدگی قرار بدهد).
- صُحِبْدَن:❖ مورد صحبت قرار دادن؛
- مثال. علی و حسین خیلی خوب در مورد اختلافهایشان بحث کردند.معادل: علی و حسین خیلی خوب درمورد خَلِفْماءْها ([؟] اختلافها) اِشان ([؟] آنها/خودشان) صُحِبْدَند (؟ مورد صحبت قرار دادند).
همچنینی ببین صحبت کردن؛ جدل کردن؛ گفتگو کردن