پرش به محتوا

قسمدن

از واژسین

مصدر «قَسِمْدَن»، به‌معنی «مورد تقسیم‌شدن قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن چیزی به قسمت‌های مساوی بخش بشود. این مصدر از «قسمـ + ـدن [ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «قَسِمْدَن»

بن‌های تصریفی «قَسِمْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

فارسی

مصدر

  1. تعریف «قسمدن». فرایند پارْدَن ([؟] مورد تکه‌شدن قرار دادن) چیزی به تکه‌های همسان:‌ [💬یا بعبارتی «مورد تقسیم‌شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. قَسِمْدَن (؟ مورد تقسیم‌شدن قرار دادن) خوراکی‌ها اَت ([؟] تو) با دوستان اَت ([؟] تو) کار خوب هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) ئِس ([؟] است).
    🚀مثال. بنظر اَم ([؟] من/خودم)، قَسِمْدَن (؟ مورد تقسیم‌شدن قرار دادن) بچه‌ها به گروه‌های دو نفره بهتر ئِس ([؟] است).

عملواژه

🗣تلفظ: /قَسِمْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «قسمدن»: بن گذشته در گذشته «قسمدن»: «{{:آواثاء:بنجثاء:قسمدن/پیشگذشته}}»؛ بن گذشته «قسمدن»: «قَسِمْد»؛ بن آینده در گذشته «قسمدن»: «{{:آواثاء:بنجثاء:قسمدن/پسگذشته}}»«قَسِم» (بن‌کنون «قسمدن»)، ؛ بن گذشته در آینده «قسمدن»: «{{:آواثاء:بنجثاء:قسمدن/پیشآینده}}»؛ بن آینده «قسمدن»: «قَسِمْن»؛ بن آینده در آینده «قسمدن»: «{{:آواثاء:بنجثاء:قسمدن/پسآینده}}»

  1. تعریف «قسمدن». چیزی را به تکه‌های همسان پارْدَن ([؟] مورد تکه‌شدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد تقسیم‌شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. خوراکی‌ها اَش ([؟] آن/آنرا) را با دوست اَش ([؟] آن/آنرا) قَسِمْد (؟ مورد تقسیم‌شدن قرار داد).
    🚀مثال. به گروه‌های دو نفره قَسِمْدَم (؟ مورد تقسیم‌شدن قرار دادم) اِشان ([؟] آن‌ها/خودشان).
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «قَسِمْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] {{:آواثاء:بنجثاء:قسمدن/پیشگذشتهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:قسمدن/پیشگذشتهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:قسمدن/پیشگذشته

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:قسمدن/پیشگذشتهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:قسمدن/پیشگذشتهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:قسمدن/پیشگذشتهند}}
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] قَسِمْدَم آواثاء:قسمدی قَسِمْد آواثاء:قسمدیم آواثاء:قسمدید آواثاء:قسمدند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] {{:آواثاء:بنجثاء:قسمدن/پسگذشتهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:قسمدن/پسگذشتهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:قسمدن/پسگذشتهد

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:قسمدن/پسگذشتهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:قسمدن/پسگذشتهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:قسمدن/پسگذشتهند}}
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:قسمم آواثاء:قسمی آواثاء:قسمَد آواثاء:قسمیم آواثاء:قسمید آواثاء:قسمند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] {{:آواثاء:بنجثاء:قسمدن/پیشآیندهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:قسمدن/پیشآیندهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:قسمدن/پیشآینده

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:قسمدن/پیشآیندهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:قسمدن/پیشآیندهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:قسمدن/پیشآیندهند}}
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:قسمنم آواثاء:قسمنی آواثاء:قسمنَد آواثاء:قسمنیم آواثاء:قسمنید آواثاء:قسمنند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] {{:آواثاء:بنجثاء:قسمدن/پسآیندهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:قسمدن/پسآیندهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:قسمدن/پسآیندهَد

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:قسمدن/پسآیندهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:قسمدن/پسآیندهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:قسمدن/پسآیندهند}}
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «قَسِمْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:بقسم - - آواثاء:بقسمید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:نقسم - - آواثاء:نقسمید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:ناقسم - - آواثاء:ناقسمید -

ترجمه

پارْدَن (؟ مورد تکه‌شدن قرار دادن) به تکه‌های همسان
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «قسمدن»: To divide