پرش به محتوا

عقبدن

از واژسین

مصدر «عَقِبْدَن»، به‌معنی «مورد تعقیب‌شدن قرار دادن» می‌باشد؛ به زبان ساده‌تر، فرایندی که در آن چیزی به‌شکل نامحسوس، برای نظارت اعمالش، زیر نظر گرفته بشود. این مصدر از «عقبـ + ـدن [ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده آن، به ترتیب، «عَقِبْدَن»، «عَقِب»، و «عَقِبْن» می‌باشد.

فارسی

مصدر

  1. تعریف «عقبدن». فرایند دُنْبالْدَن ([؟] مورد پیگیری‌شدن قرار دادن) چیزی پَنِهانه ([؟] به‌شکل پنهانی) بِقَص ([؟] به‌قصد) آگَهْتَن ([؟] مورد آگاهی‌یافتن قرار دادن) عمل‌ها اَش ([؟] آن/آنرا):‌ [💬یا بعبارتی «مورد تعقیب‌شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. عَقِبْدَن (؟ مورد تعقیب‌شدن قرار دادن) خَرِبْکارها ([؟] خرابکارها) هَماریاً ([؟] معمولا) کار پلیس ئَد ([؟] است (فعل ربط)).

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /عَقِبْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «عقبدن»: «عَقِبْدَن» (بن‌گذشته «عقبدن»)، «عَقِب» (بن‌کنون «عقبدن»)، «عَقِبْن» (بن‌آینده «عقبدن»)
  1. تعریف «عقبدن». چیزی را پَنِهانه ([؟] به‌شکل پنهانی) بِقَص ([؟] به‌قصد) آگَهْتَن ([؟] مورد آگاهی‌یافتن قرار دادن) عمل‌ها اَش ([؟] آن/آنرا) دُنْبالْدَن ([؟] مورد پیگیری‌شدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد تعقیب‌شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. دیروز یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) پلیس خَرِبْکار ([؟] خرابکار) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را فی‌عَقِبْدَ (؟ داشت مورد تعقیب‌شدن قرار می‌داد).
عَمَلْواژه‌های وَقِعائی نافَرْجامی سادی «عَقِبْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] آواثاء:عقبدنم آواثاء:عقبدنی عَقِبْدَن آواثاء:عقبدنیم آواثاء:عقبدنید آواثاء:عقبدنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] ناآواثاء:عقبدنم ناآواثاء:عقبدنی ناعَقِبْدَن ناآواثاء:عقبدنیم ناآواثاء:عقبدنید ناآواثاء:عقبدنند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] آواثاء:عقبم آواثاء:عقبی آواثاء:عقبد آواثاء:عقبیم آواثاء:عقبید آواثاء:عقبند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] ناآواثاء:عقبم ناآواثاء:عقبی ناآواثاء:عقبد ناآواثاء:عقبیم ناآواثاء:عقبید ناآواثاء:عقبند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] آواثاء:عقبنم آواثاء:عقبنی آواثاء:عقبنَد آواثاء:عقبنیم آواثاء:عقبنید آواثاء:عقبنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] ناآواثاء:عقبنم ناآواثاء:عقبنی ناآواثاء:عقبنَد ناآواثاء:عقبنیم ناآواثاء:عقبنید ناآواثاء:عقبنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی نافَرْجامی سادی «عَقِبْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] بِآواثاء:عقبدنم بِآواثاء:عقبدنی بِعَقِبْدَن بِآواثاء:عقبدنیم بِآواثاء:عقبدنید بِآواثاء:عقبدنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] نَآواثاء:عقبدنم نَآواثاء:عقبدنی نَعَقِبْدَن نَآواثاء:عقبدنیم نَآواثاء:عقبدنید نَآواثاء:عقبدنند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] بِآواثاء:عقبم بِآواثاء:عقبی بِآواثاء:عقبد بِآواثاء:عقبیم بِآواثاء:عقبید بِآواثاء:عقبند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] نَآواثاء:عقبم نَآواثاء:عقبی نَآواثاء:عقبد نَآواثاء:عقبیم نَآواثاء:عقبید نَآواثاء:عقبند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] بِآواثاء:عقبنم بِآواثاء:عقبنی بِآواثاء:عقبنَد بِآواثاء:عقبنیم بِآواثاء:عقبنید بِآواثاء:عقبنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] نَآواثاء:عقبنم نَآواثاء:عقبنی نَآواثاء:عقبنَد نَآواثاء:عقبنیم نَآواثاء:عقبنید نَآواثاء:عقبنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «عَقِبْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] - آواثاء:بعقب - - آواثاء:بعقبید -
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] - آواثاء:نعقب - - آواثاء:نعقبید -

ترجمه

دُنْبالْدَن (؟ مورد پیگیری‌شدن قرار دادن) پَنِهانه (؟ به‌شکل پنهانی)
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «عقبدن»: To shadow؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «عقبدن»: to tail