پرش به محتوا

صدقندن

از واژسین

مصدر «صَدِقُنْدَن»، به‌معنی «منطقا مورد اثبات‌شدن قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایند که در آن صدق گزاره‌ای به‌شکل منطقی نشان داده بشود. این مصدر از «صدقـ + ـنـ [ میانوند «ـنـ» یک «مصدروند» به‌معنی «نمودن» است که بین «بن‌مصدر» و «مصدرساز»، قرار می‌گیرد.] + ـدن [ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «صَدِقُنْدَن»

بن‌های تصریفی «صَدِقُنْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

فارسی

مصدر

  1. تعریف «صدقندن». فرایند نِمودَن ([؟] مورد نشان‌داده شدن قرار دادن) مَنْطِقاً ([؟] به‌حالت منطقی) صدق یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) گُزاره ([؟] جمله خبری):‌ [💬یا بعبارتی «منطقا مورد اثبات‌شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. در منطق برای صَدِقُنْدَن (؟ منطقا مورد اثبات‌شدن قرار دادن) یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) نتیجه معتبر باید اصل‌ها و قضیه‌ها را بدرستی بِبَهِرْد ([؟] مورد استفاده‌شدن قرار داد).
    🚀مثال. صَدِقُنْدَن (؟ منطقا مورد اثبات‌شدن قرار دادن) دو گزاره نَقِضْئا ([؟] دارای نقض‌کنندگی (متناقض))، نشان هَسْمائْدَن ([؟] موجود بودن) دستکم یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) مقدمه ناصِدْق ([؟] کذب) ئِس ([؟] است).

عملواژه

  1. تعریف «صدقندن». صدق یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) گُزاره ([؟] جمله خبری) را مَنْطِقاً ([؟] به‌حالت منطقی) نِمودَن ([؟] مورد نشان‌داده شدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «منطقا مورد اثبات‌شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. این دَعِوْماء ([؟] ادعاشو (ادعا)) را تایَد ([؟] شدنی بوده/است/خواهد بود) از گفته‌های خودتان بِصَدِقُنْد (؟ منطقا مورد اثبات‌شدن قرار داد).
    🚀مثال. تَوانائی ([؟] توانا هستی) دَعِوْماء ([؟] ادعاشو (ادعا)) اَت ([؟] تو) را از گفته‌ها اَش ([؟] آن/آنرا) بِصَدِقُنی (؟ منطقا مورد اثبات‌شدن قرار بدهی)؟
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «صَدِقُنْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] {{:آواثاء:بنجثاء:صدقندن/پیشگذشتهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:صدقندن/پیشگذشتهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:صدقندن/پیشگذشته

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:صدقندن/پیشگذشتهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:صدقندن/پیشگذشتهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:صدقندن/پیشگذشتهند}}
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] صَدِقُنْدَم صَدِقُنْدی صَدِقُنْد صَدِقُنْدیم صَدِقُنْدید صَدِقُنْدَنْد
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] {{:آواثاء:بنجثاء:صدقندن/پسگذشتهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:صدقندن/پسگذشتهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:صدقندن/پسگذشتهد

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:صدقندن/پسگذشتهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:صدقندن/پسگذشتهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:صدقندن/پسگذشتهند}}
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] صَدِقُنَم صَدِقُنی صَدِقُنَد صَدِقُنیم صَدِقُنید صَدِقُنَنْد
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] {{:آواثاء:بنجثاء:صدقندن/پیشآیندهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:صدقندن/پیشآیندهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:صدقندن/پیشآینده

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:صدقندن/پیشآیندهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:صدقندن/پیشآیندهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:صدقندن/پیشآیندهند}}
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] صَدِقُنَّم صَدِقُنّی صَدِقُنَّد صَدِقُنّیم صَدِقُنّید صَدِقُنَّنْد
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] {{:آواثاء:بنجثاء:صدقندن/پسآیندهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:صدقندن/پسآیندهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:صدقندن/پسآیندهد

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:صدقندن/پسآیندهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:صدقندن/پسآیندهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:صدقندن/پسآیندهند}}
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «صَدِقُنْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:بصدقُن - - آواثاء:بصدقُنید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:نصدقُن - - آواثاء:نصدقُنید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:ناصدقُن - - آواثاء:ناصدقُنید -

ترجمه

نِمودَن (؟ مورد نشان‌داده شدن قرار دادن) صدق یِه (؟ یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) گزاره
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «صدقندن»: To prove