پرش به محتوا

شملدن

از واژسین
(تغییرمسیر از شملیدن)

مصدر «شَمِلْدَن» به‌معنی «مورد مشمول‌شدن قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن چیزی عضو یک مجموعه یا دسته بشود. این مصدر از «شملـ + ـدن [ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «شَمِلْدَن»

بن‌های تصریفی «شَمِلْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

  • بُنْ‌پیشْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «شَمِلِتْد»
  • بُنْ‌گُذَشْتِه [ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «شَمِلْد»
  • بُنْ‌پَسْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «شَمِلِتْن»
  • بُنْ‌کُنون [ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «شَمِل»
  • بُنْ‌پیشْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «شَمِلِنْت»
  • بُنْ‌آیَنْدِه [ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «شَمِلْن»
  • بُنْ‌پَسْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «شَمِلِنْن»

فارسی

مصدر

  1. تعریف «شملدن». فرایند دارانْدَن ([؟] مورد دارایی‌شو قرار دادن) یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) عضو به یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) دَسْتاء ([؟] دسته‌کن (دسته)):‌ [💬یا بعبارتی «مورد مشمول‌شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. با شَمِلْدَن (؟ مورد مشمول‌شدن قرار دادن) عنصر «آ» در جَمِعاء ([؟] جمع‌کن (مجموعه)) «الف»، خِصِیَّت‌ْهای ([؟] خصوصت‌های) جدید هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) بُروزِشْد ([؟] مورد بروزیافتن قرار داده شد).🌐ترجمه: با مشمول کردن عنصر «آ» در مجموعه «الف»، خصوصیت‌های جدیدی بروز کرد.

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /شَمِلْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «شملدن»: بن گذشته در گذشته «شملدن»: «شَمِلِتْد»؛ بن گذشته «شملدن»: «شَمِلْد»؛ بن آینده در گذشته «شملدن»: «شَمِلِتْن»«شَمِل» (بن‌کنون «شملدن»)، ؛ بن گذشته در آینده «شملدن»: «شَمِلِنْت»؛ بن آینده «شملدن»: «شَمِلْن»؛ بن آینده در آینده «شملدن»: «شَمِلِنْن»
  1. تعریف «شملدن». یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) عضو را به یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) دَسْتاء ([؟] دسته‌کن (دسته)) دارانْدَن ([؟] مورد دارایی‌شو قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد مشمول‌شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. عنصر «آ» را در جَمِعاء ([؟] جمع‌کن (مجموعه)) «الف» شَمِلْدَم (؟ مورد مشمول‌شدن قرار دادن).🌐ترجمه: عنصر «آ» را در مجموعه «الف» مشمول کردم.
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «شَمِلْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] آواثاء:شملتدم آواثاء:شملتدی شَمِلِتْد آواثاء:شملتدیم آواثاء:شملتدید آواثاء:شملتدند
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] شَمِلْدَم آواثاء:شملدی شَمِلْد آواثاء:شملدیم آواثاء:شملدید آواثاء:شملدند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] آواثاء:شملتنم آواثاء:شملتنی آواثاء:شملتند آواثاء:شملتنیم آواثاء:شملتنید آواثاء:شملتنند
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:شملم آواثاء:شملی آواثاء:شملَد آواثاء:شملیم آواثاء:شملید آواثاء:شملند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] آواثاء:شملنتم آواثاء:شملنتی شَمِلِنْت آواثاء:شملنتیم آواثاء:شملنتید آواثاء:شملنتند
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:شملنم آواثاء:شملنی آواثاء:شملنَد آواثاء:شملنیم آواثاء:شملنید آواثاء:شملنند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] آواثاء:شملننم آواثاء:شملننی آواثاء:شملننَد آواثاء:شملننیم آواثاء:شملننید آواثاء:شملننند
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «شَمِلْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:بشمل - - آواثاء:بشملید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:نشمل - - آواثاء:نشملید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:ناشمل - - آواثاء:ناشملید -

ترجمه

دارانْدَن (؟ مورد دارایی‌شو قرار دادن) یِه (؟ یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) عضو
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «شملدن»: To include؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «شملدن»: To comprise