زنده کردن
ظاهر
عَبِرات ([؟] عبارت) «زنده کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- حَیّْدَن:❖ مورد زندهشدن قرار دادن؛
- جانْدَن:❖ مورد جانیافته قرار دادن؛
- مثال. خدا است که شما را زنده میکند و دوباره پس از مرگ زنده میکند.معادل: خدا ئَد ([؟] است (فعل ربط)) که شما را بِجانَد (؟ مورد جانیافته قرار بدهد) و پَسَز ([؟] پس از) مُوتِمْدَن ([؟] مورد مُردن قرار گرفتن) نیز بِحَیّْنَد ([؟] مورد زندهشدن قرار خواهد بداد).
همچنین ببین: زنده گرداندن؛ احیا کردن؛ حیات بخشیدن