پرش به محتوا

بیرون کردن

از واژسین

عِبُرْماء ([؟] عبارت) «بیرون کردن» معنی‌های زیر را دارائَد ([؟] دارا است):

  • بیرونْدَن: مورد بیرون‌شدن قرار دادن؛
    🗝️مثال. آن استاد دانشجوش را به دلیل عملکرد ضعیف از کلاس درس بیرون کرد.🔮معادل: استاد هه ([؟] مذکور؛ یادشده) دانشجو اَش ([؟] آن/آنرا) را بِدَلیل ([؟] به دلیل) عملکرد ضَعِفْمِئا ([؟] دارای ضعف (ضعیف)) از جَلِسْگاه ([؟] اتاق نشست (کلاس)) بیرونْد (؟ مورد بیرون‌شدن قرار داد).
  • آهِجْریدَن: مورد بازگردانده‌شدن قرار دادن؛
    🗝️مثال. دولت تصمیم گرفت گروهی از افراد خارجی که قوانین مهاجرتی را نقض کرده بودند، را بیرون کند.🔮معادل: دولت تَصِمْد ([؟] مورد تصمیم‌گیری قرار داد) گروه هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) از بیگانگان که نََقْضاء ([؟] نقض‌کننده) قانون‌های هِجْرَتی ([؟] مهاجرتی) ئِدَنْد ([؟] بودند) را بِآهِجْرَد (؟ بازگرداند (بازراند)).