پرش به محتوا

بطلدن

از واژسین
(تغییرمسیر از بطلیدن)
مصدر «بُطِلْدَن»، به معنی «باطل کردن»، از «بطلـ + ـدن [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] » ساخته‌شده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «آواثاء:بطلد»، «آواثاء:بطل»، و «آواثاء:بطلین» می‌باشد.

فارسی

مصدر

  • 🗣تلفظ: /بُطِلْدَن/📥 ریشه‌شناسی: بطلـ + ـدن [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.]
  1. تعریف «بطلدن». فرایند بیاَثَرْدَن ([؟] بی‌اثر کردن) اَرْزْماء ([؟] ارزش‌یافتگی) چیزی:‌ [💬یا بعبارتی «باطل کردن»]
    🚀مثال. وظیفه بُطِلْدَن (؟ باطل کردن) جادوی جادوگران با ما ئَد ([؟] است).

عملواژه

  1. تعریف «بطلدن». اَرْزْماء ([؟] ارزش‌یافتگی) چیزی را بیاَثَرْدَن ([؟] بی‌اثر کردن):‌ [💬یا بعبارتی «باطل کردن»]
    🚀مثال. بیگُمان ([؟] بی‌گمان) خدا جادوی جادوگران را بُطِلینَد (؟ بی‌اثر خواهد کرد).
عَمَلْواژه‌های وَقَعائی نافَرْجامی سادی «بُطِلْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] آواثاء:بطلدم آواثاء:بطلدی آواثاء:بطلد آواثاء:بطلدیم آواثاء:بطلدید آواثاء:بطلدند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] ناآواثاء:بطلدم ناآواثاء:بطلدی ناآواثاء:بطلد ناآواثاء:بطلدیم ناآواثاء:بطلدید ناآواثاء:بطلدند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] آواثاء:بطلم آواثاء:بطلی آواثاء:بطلَد آواثاء:بطلیم آواثاء:بطلید آواثاء:بطلند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] ناآواثاء:بطلم ناآواثاء:بطلی ناآواثاء:بطلَد ناآواثاء:بطلیم ناآواثاء:بطلید ناآواثاء:بطلند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] آواثاء:بطلینم آواثاء:بطلینی بُطِلینَد آواثاء:بطلینیم آواثاء:بطلینید آواثاء:بطلینند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] ناآواثاء:بطلینم ناآواثاء:بطلینی نابُطِلینَد ناآواثاء:بطلینیم ناآواثاء:بطلینید ناآواثاء:بطلینند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی نافَرْجامی سادی «بُطِلْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] بِآواثاء:بطلدم بِآواثاء:بطلدی بِآواثاء:بطلد بِآواثاء:بطلدیم بِآواثاء:بطلدید بِآواثاء:بطلدند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] نَآواثاء:بطلدم نَآواثاء:بطلدی نَآواثاء:بطلد نَآواثاء:بطلدیم نَآواثاء:بطلدید نَآواثاء:بطلدند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] بِآواثاء:بطلم بِآواثاء:بطلی بِآواثاء:بطلَد بِآواثاء:بطلیم بِآواثاء:بطلید بِآواثاء:بطلند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] نَآواثاء:بطلم نَآواثاء:بطلی نَآواثاء:بطلَد نَآواثاء:بطلیم نَآواثاء:بطلید نَآواثاء:بطلند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] بِآواثاء:بطلینم بِآواثاء:بطلینی بِبُطِلینَد بِآواثاء:بطلینیم بِآواثاء:بطلینید بِآواثاء:بطلینند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] نَآواثاء:بطلینم نَآواثاء:بطلینی نَبُطِلینَد نَآواثاء:بطلینیم نَآواثاء:بطلینید نَآواثاء:بطلینند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «بُطِلْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] - آواثاء:ببطل - - آواثاء:ببطلید -
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] - آواثاء:نبطل - - آواثاء:نبطلید -

ترجمه

بیاَثَرْدَن چیزی
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «بطلدن»: invalidate؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «بطلدن»: abolish؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «بطلدن»: nullify

هم‌صدرها

هم‌مصدرهای ناصَریح «بُطِلْدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
ناصَریح کُنْمادین«ـمـ» [ میانوند «ـمـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر ناگذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «ذَکْرِمْدَن ([؟] متذکر شدن (دچار یادآوردن خود شدن))» در «احتمالا با این متن بِذَکْرِمَد ([؟] متذکر بشود)».] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلمدن|آواثاء:بطلمدن]] ([؟] معناء:بطلمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلمادن|آواثاء:بطلمادن]] ([؟] معناء:بطلمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلماندن|آواثاء:بطلماندن]] ([؟] معناء:بطلماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلماردن|آواثاء:بطلماردن]] ([؟] معناء:بطلماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلمابدن|آواثاء:بطلمابدن]] ([؟] معناء:بطلمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلمژدن|آواثاء:بطلمژدن]] ([؟] معناء:بطلمژدن)「⋯」
کُنادین- 「؟」 🎯 💡 🌟📌بُطِلْدَن ([؟] باطل کردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلادن|آواثاء:بطلادن]] ([؟] معناء:بطلادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلاندن|آواثاء:بطلاندن]] ([؟] معناء:بطلاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلاردن|آواثاء:بطلاردن]] ([؟] معناء:بطلاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلابدن|آواثاء:بطلابدن]] ([؟] معناء:بطلابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلژدن|آواثاء:بطلژدن]] ([؟] معناء:بطلژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـ*شـ» [ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول ناگذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «بَهْرِشْتَن ([؟] استفاده شدن)» در «چسب هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بِبَهْرِشَد (؟ استفاده می‌شود)».] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلشتن|آواثاء:بطلشتن]] ([؟] معناء:بطلشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلاشتن|آواثاء:بطلاشتن]] ([؟] معناء:بطلاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلانشتن|آواثاء:بطلانشتن]] ([؟] معناء:بطلانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلارشتن|آواثاء:بطلارشتن]] ([؟] معناء:بطلارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلابشتن|آواثاء:بطلابشتن]] ([؟] معناء:بطلابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلژشتن|آواثاء:بطلژشتن]] ([؟] معناء:بطلژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـش*ـ» [ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول گذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «خُورِشانْدَن ([؟] مورد خورده‌شدن به علت سوق‌یافتگی قرار دادن)» در «علی غذا اَم ([؟] من/خودم) را خُورِشانْد ([؟] مورد خورده‌شدن به علت سوق‌یافتگی قرار داد)».] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلشاندن|آواثاء:بطلشاندن]] ([؟] معناء:بطلشاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلشاردن|آواثاء:بطلشاردن]] ([؟] معناء:بطلشاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلشابدن|آواثاء:بطلشابدن]] ([؟] معناء:بطلشابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلشژدن|آواثاء:بطلشژدن]] ([؟] معناء:بطلشژدن)「⋯」
هم‌مصدرهای نااَثَری «بُطِلْدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
نااَثَری کُنْمادین«ـفمـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/فم] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلفمدن|آواثاء:بطلفمدن]] ([؟] معناء:بطلفمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلفمادن|آواثاء:بطلفمادن]] ([؟] معناء:بطلفمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلفماندن|آواثاء:بطلفماندن]] ([؟] معناء:بطلفماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلفماردن|آواثاء:بطلفماردن]] ([؟] معناء:بطلفماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلفمابدن|آواثاء:بطلفمابدن]] ([؟] معناء:بطلفمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلفمژدن|آواثاء:بطلفمژدن]] ([؟] معناء:بطلفمژدن)「⋯」
کُنادین«ـفـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلفتن|آواثاء:بطلفتن]] ([؟] معناء:بطلفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلفادن|آواثاء:بطلفادن]] ([؟] معناء:بطلفادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلفاندن|آواثاء:بطلفاندن]] ([؟] معناء:بطلفاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلفاردن|آواثاء:بطلفاردن]] ([؟] معناء:بطلفاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلفابدن|آواثاء:بطلفابدن]] ([؟] معناء:بطلفابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلفژدن|آواثاء:بطلفژدن]] ([؟] معناء:بطلفژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـف*شـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف*ش] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلفشتن|آواثاء:بطلفشتن]] ([؟] معناء:بطلفشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلفاشتن|آواثاء:بطلفاشتن]] ([؟] معناء:بطلفاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلفانشتن|آواثاء:بطلفانشتن]] ([؟] معناء:بطلفانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلفارشتن|آواثاء:بطلفارشتن]] ([؟] معناء:بطلفارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلفابشتن|آواثاء:بطلفابشتن]] ([؟] معناء:بطلفابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلفژشتن|آواثاء:بطلفژشتن]] ([؟] معناء:بطلفژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـشف*ـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شف*] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلشفاندن|آواثاء:بطلشفاندن]] ([؟] معناء:بطلشفاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلشفاردن|آواثاء:بطلشفاردن]] ([؟] معناء:بطلشفاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلشفابدن|آواثاء:بطلشفابدن]] ([؟] معناء:بطلشفابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلشفژدن|آواثاء:بطلشفژدن]] ([؟] معناء:بطلشفژدن)「⋯」
هم‌مصدرهای اَثَری «بُطِلْدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
اَثَری کُنْمادین«ـخمـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خم] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلخمدن|آواثاء:بطلخمدن]] ([؟] معناء:بطلخمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلخمادن|آواثاء:بطلخمادن]] ([؟] معناء:بطلخمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلخماندن|آواثاء:بطلخماندن]] ([؟] معناء:بطلخماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلخماردن|آواثاء:بطلخماردن]] ([؟] معناء:بطلخماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلخمابدن|آواثاء:بطلخمابدن]] ([؟] معناء:بطلخمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلخمژدن|آواثاء:بطلخمژدن]] ([؟] معناء:بطلخمژدن)「⋯」
کُنادین«ـخـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلختن|آواثاء:بطلختن]] ([؟] معناء:بطلختن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلخادن|آواثاء:بطلخادن]] ([؟] معناء:بطلخادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلخاندن|آواثاء:بطلخاندن]] ([؟] معناء:بطلخاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلخاردن|آواثاء:بطلخاردن]] ([؟] معناء:بطلخاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلخابدن|آواثاء:بطلخابدن]] ([؟] معناء:بطلخابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلخژدن|آواثاء:بطلخژدن]] ([؟] معناء:بطلخژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـخ*شـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ*ش] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلخشتن|آواثاء:بطلخشتن]] ([؟] معناء:بطلخشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلخاشتن|آواثاء:بطلخاشتن]] ([؟] معناء:بطلخاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلخانشتن|آواثاء:بطلخانشتن]] ([؟] معناء:بطلخانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلخارشتن|آواثاء:بطلخارشتن]] ([؟] معناء:بطلخارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلخابشتن|آواثاء:بطلخابشتن]] ([؟] معناء:بطلخابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلخژشتن|آواثاء:بطلخژشتن]] ([؟] معناء:بطلخژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـشخ*ـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شخ*] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلشخاندن|آواثاء:بطلشخاندن]] ([؟] معناء:بطلشخاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلشخاردن|آواثاء:بطلشخاردن]] ([؟] معناء:بطلشخاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلشخابدن|آواثاء:بطلشخابدن]] ([؟] معناء:بطلشخابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلشخژدن|آواثاء:بطلشخژدن]] ([؟] معناء:بطلشخژدن)「⋯」
آموصَدْرْهای «بُطِلْدَن»
وَنْدامو تـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ت] شـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ش] مـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/م] انـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ان] امـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ام]
عَمَلائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تبطلدن|آواثاء:تبطلدن]] ([؟] معناء:تبطلدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[شبطلدن|آواثاء:شبطلدن]] ([؟] معناء:شبطلدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[مبطلدن|آواثاء:مبطلدن]] ([؟] معناء:مبطلدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[انبطلدن|آواثاء:انبطلدن]] ([؟] معناء:انبطلدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[امبطلدن|آواثاء:امبطلدن]] ([؟] معناء:امبطلدن)「⋯」
وَنْدامو ئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] مئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] وئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] هئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] فئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ]
رَبْطائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ئبطلدن|آواثاء:ئبطلدن]] ([؟] معناء:ئبطلدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[مئبطلدن|آواثاء:مئبطلدن]] ([؟] معناء:مئبطلدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[وئبطلدن|آواثاء:وئبطلدن]] ([؟] معناء:وئبطلدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[هئبطلدن|آواثاء:هئبطلدن]] ([؟] معناء:هئبطلدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[فئبطلدن|آواثاء:فئبطلدن]] ([؟] معناء:فئبطلدن)「⋯」
وَنْدامو ثـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ث] بـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ب] نـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ن] پـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/پ]
وَضْعائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ثبطلدن|آواثاء:ثبطلدن]] ([؟] معناء:ثبطلدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ببطلدن|آواثاء:ببطلدن]] ([؟] معناء:ببطلدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نبطلدن|آواثاء:نبطلدن]] ([؟] معناء:نبطلدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[پبطلدن|آواثاء:پبطلدن]] ([؟] معناء:پبطلدن)「⋯」
وَنْدامو و [ فراثاء:بنواج/وندامو/رجحائی/و] فـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/رجحائی/ف]
رَجْحائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[وبطلدن|آواثاء:وبطلدن]] ([؟] معناء:وبطلدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[فبطلدن|آواثاء:فبطلدن]] ([؟] معناء:فبطلدن)「⋯」
وَنْدامو هـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/تبعائی/ه] یـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/تبعائی/ی]
تَبَعائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[هبطلدن|آواثاء:هبطلدن]] ([؟] معناء:هبطلدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[یبطلدن|آواثاء:یبطلدن]] ([؟] معناء:یبطلدن)「⋯」
الگو:صدرال/آمو/وج
الگو:صدرال/آمو/وی