آشکار کردن
ظاهر
عَبِرْماء ([؟] عبارت) «آشکار کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- آشِکْتَن:❖ مورد آشکارکرده شدن قرار دادن؛
- مثال. همواره تلاش میکرد مسئله را برای دیگران آشکار کند.معادل: همواره میتَلاشْت ([؟] مورد تلاش قرار میداد) مسئله را برای دیگران بِآشِکَد (؟ مورد آشکارکرده شدن قرار بدهد).
- نِمودَن:❖ مورد نشانداده شدن قرار دادن؛
- مثال. جواهرهایش را برای دیگران آشکار کرد.معادل: جواهرها اَش ([؟] آن/آنرا) را برای دیگران نِمود (؟ مورد نشانداده شدن قرار داد).
- هُوِیْدَن:❖ مورد هویدا شدن قرار دادن؛