پرش به محتوا

آزادیدن

از واژسین

مصدر «آزادیدَن»، به معنی «مورد رها شدن از تبعیت قرار دادن»، از «آزاد + یدن [ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «آزادید»، «آزاد»، و «آزادین» می‌باشد.

فارسی

مصدر

  • 🗣تلفظ: /آزادیدَن/📥 ریشه‌شناسی: آزاد + یدن [ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] | متضاد «آزادیدن»: بَنْدیدَن ([؟] به اطاعت درآوردن) | هم‌ردیف(های) «آزادیدن»: رَهادَن ([؟] مورد رها شدن از بند قرار دادن)؛ آزادیدَن ([؟] مورد رها شدن از تبعیت قرار دادن)
  1. تعریف «آزادیدن». فرایند رَهادَن ([؟] مورد رها شدن از بند قرار دادن) کسی از بند:‌ [💬یا بعبارتی «مورد رها شدن از تبعیت قرار دادن»]
    🚀مثال. با آزادیدَن یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) برده، گناه‌ها اِشان ([؟] آن‌ها/خودشان) بِآمُرْزِشَد ([؟] آمرزیده می‌شود).

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /آزادیدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «آزادیدن»: «آزادید» (بن‌گذشته «آزادیدن»)، «آزاد» (بن‌کنون «آزادیدن»)، «آزادین» (بن‌آینده «آزادیدن»)
  1. تعریف «آزادیدن». کسی را از بند رَهادَن ([؟] مورد رها شدن از بند قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد رها شدن از تبعیت قرار دادن»]
    🚀مثال. پیشَز ([؟] پیش از) رُجْعِمْدَن ([؟] مراجعه کردن) به همسرها اِشان ([؟] آن‌ها/خودشان) باید برده هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را بِآزادَنْد (؟ آزاد کنند).
عَمَلْواژه‌های وَقَعائی نافَرْجامی سادی «آزادیدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] آزادیدَم آزادیدی آزادید آزادیدیم آزادیدید آزادیدند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] ناآزادیدَم ناآزادیدی ناآزادید ناآزادیدیم ناآزادیدید ناآزادیدند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] آزادَم آزادی آزادَد آزادیم آزادید آزادَنْد
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] ناآزادَم ناآزادی ناآزادَد ناآزادیم ناآزادید ناآزادَنْد
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] آواثاء:آزادینم آواثاء:آزادینی آواثاء:آزادیند آواثاء:آزادینیم آواثاء:آزادینید آواثاء:آزادینند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] ناآواثاء:آزادینم ناآواثاء:آزادینی ناآواثاء:آزادیند ناآواثاء:آزادینیم ناآواثاء:آزادینید ناآواثاء:آزادینند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی نافَرْجامی سادی «آزادیدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] بِآزادیدَم بِآزادیدی بِآزادید بِآزادیدیم بِآزادیدید بِآزادیدند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] نَآزادیدَم نَآزادیدی نَآزادید نَآزادیدیم نَآزادیدید نَآزادیدند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] بِآزادَم بِآزادی بِآزادَد بِآزادیم بِآزادید بِآزادَنْد
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] نَآزادَم نَآزادی نَآزادَد نَآزادیم نَآزادید نَآزادَنْد
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] بِآواثاء:آزادینم بِآواثاء:آزادینی بِآواثاء:آزادیند بِآواثاء:آزادینیم بِآواثاء:آزادینید بِآواثاء:آزادینند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] نَآواثاء:آزادینم نَآواثاء:آزادینی نَآواثاء:آزادیند نَآواثاء:آزادینیم نَآواثاء:آزادینید نَآواثاء:آزادینند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «آزادیدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] - آواثاء:بآزاد - - بِآزادید -
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] - آواثاء:نآزاد - - آواثاء:نآزادید -

ترجمه

رَهادَن (؟ مورد رها شدن از بند قرار دادن) کسی از بند
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «آزادیدن»: To free؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «آزادیدن»: To liberate