پرش به محتوا
منوی اصلی
منوی اصلی
انتقال به نوار کناری
نهفتن
ناوبری
صفحهٔ اصلی
تغییرات اخیر
مقالهٔ تصادفی
راهنما دربارهٔ مدیاویکی
واژسین
جستجو
جستجو
ورود
ابزارهای شخصی
ورود
فهرست
انتقال به نوار کناری
نهفتن
بخش آغازین
۱
انگلیسی
تغییر وضعیت زیربخشهای انگلیسی
۱.۱
فعل
۱.۲
اسم
تغییر وضعیت فهرست محتویات
Task
صفحه
بحث
فارسی
خواندن
نمایش مبدأ
نمایش تاریخچه
ابزارها
ابزارها
انتقال به نوار کناری
نهفتن
عملها
خواندن
نمایش مبدأ
نمایش تاریخچه
عمومی
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
صفحههای ویژه
نسخهٔ قابل چاپ
پیوند پایدار
اطلاعات صفحه
یادکرد این صفحه
از واژسین
انگلیسی
فعل
️
کارُسْتَن
📤
[≛]
سپردن/محول کردن کار
:
🗨️
The manager
tasked
her team to come up with innovative marketing strategies.
意
دَبِّرَنْده
[؟]
مدیر
اِرائیدن
[؟]
ارائه کردن
راهبردهای بازاریابی نوآورانه را به تیم
اش
کارُسْت
.
🗨️
He was
tasked
with leading the project despite his limited experience.
意
علیرغم کمتجربگی
اش
،
هُدیدَن
[؟]
هدایت کردن
پروژه
بهش
کارُسِشْت
.
گُماشتَن
:
🗨️
They
tasked
the committee with evaluating the new policy proposals.
اسم
️
کارُساء
📤
[≛]
وظیفه
:
🗨️
Each team member was given a different
task
to ensure project success.
گُمارِش
:
🗨️
Each team member was given a different
task
to ensure project success.
کار؛ گرفتاری:
🗨️
Completing this report is my primary
task
for the day.
ردهها
:
صفحههای دارای پیوند خراب به پرونده
واژهها
واژه انگلیسی
فعل انگلیسی
فعل انگلیسی گذرا
اسم انگلیسی
اسم انگلیسی شمارشپذیر
تغییر عرض محدود محتوا