پرش به محتوا

Invest

از واژسین

انگلیسی

فعل

  • معادل (ترجمه) فارسی «Invest»: تُثَمَرْدَن ([؟] مورد سرمایه‌گذاری شدن قرار دادن):
    🏺مثال. She decided to invest her savings in the stock market to generate more income.🔮ترجمه: تُثَمَرْدَن (؟ مورد سرمایه‌گذاری شدن قرار دادن) پَسَنْداز ([؟] پس‌انداز) اَش ([؟] آن/آنرا) در بازار سهام را بِقَصْد ([؟] به قصد) اَفْزونْدَن ([؟] افزایش دادن میزان) درامد اَش ([؟] آن/آنرا) تَصِمْد ([؟] مورد تصمیم‌گیری قرار داد).