Fascinate
ظاهر
انگلیسی
فعل
- ️معادل (ترجمه) فارسی «Fascinate»: شیفْتَن ([؟] مورد شیفتهشدن (میل خوشایند) قرار دادن):
- ️معادل (ترجمه) فارسی «Fascinate»: شِیْدیدَن ([؟] مورد شیدا شدن (میل قوی مقاومت ناپذیر) قرار دادن)؛ اَفْسونْدَن ([؟] مورد افسونشدن (میل قوی متیع کننده) قرار دادن):
- ️معادل (ترجمه) فارسی «Fascinate»: بُهْتیدَن ([؟] مورد مبهوتشدن (از شگفتی و بزرگی) قرار دادن):
- مثال. The history buff was fascinated by the artifacts on display at the museum.ترجمه: علاقهمندان تاریخ از اثرهای نَمایِشْتِه ([؟] نمایشداده شده) در موزه هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بُهْتِشْتَنْد ([؟] مبهوت شدند).
- ️معادل (ترجمه) فارسی «Fascinate»: جَلْبیدَن ([؟] مورد جلبشدن (توجهکردن) قرار دادن):
- مثال. The romantic movie fascinated viewers with its heartfelt storyline.ترجمه: فیلمْ عاشقانه هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بینندگان را با سِیْرْداسْتان ([؟] سیر داستانی) دلنشین اَش (؟ آن) جَلْبید (؟ جلب کرد).