پرش به محتوا

Fascinate

از واژسین

انگلیسی

فعل

  1. معادل (ترجمه) فارسی «Fascinate»: شیفْتَن ([؟] مورد شیفته‌شدن (میل خوشایند) قرار دادن):
    🏺مثال. The mysterious plot of the novel fascinated readers and kept them turning pages.🔮ترجمه: سوژه سِرّْآمیز ([؟] اسرارآمیز) رمان خوانندگان را شیفْتْ (؟ شیفته کرد) و در وَرَقْدَن ([؟] ورق زدن) برگه‌ها نِگَهْت ([؟] نگهداشت).
  2. معادل (ترجمه) فارسی «Fascinate»: شِیْدیدَن ([؟] مورد شیدا شدن (میل قوی مقاومت ناپذیر) قرار دادن)؛ اَفْسونْدَن ([؟] مورد افسون‌شدن (میل قوی متیع کننده) قرار دادن):
    🏺مثال. The talented musician fascinated the audience with her beautiful melodies.🔮ترجمه: نوازنده توانا هه ([؟] مذکور؛ یادشده) شنوندگان را با نواخت‌های زیبا اَش ([؟] آن) شَیْدید (؟ شیدا کرد).
  3. معادل (ترجمه) فارسی «Fascinate»: بُهْتیدَن ([؟] مورد مبهوت‌شدن (از شگفتی و بزرگی) قرار دادن):
    🏺مثال. The history buff was fascinated by the artifacts on display at the museum.🔮ترجمه: علاقه‌مندان تاریخ از اثرهای نَمایِشْتِه ([؟] نمایش‌داده شده) در موزه هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بُهْتِشْتَنْد ([؟] مبهوت شدند).
  4. معادل (ترجمه) فارسی «Fascinate»: جَلْبیدَن ([؟] مورد جلب‌شدن (توجه‌کردن) قرار دادن):
    🏺مثال. The romantic movie fascinated viewers with its heartfelt storyline.🔮ترجمه: فیلمْ عاشقانه هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بینندگان را با سِیْرْداسْتان ([؟] سیر داستانی) دلنشین اَش (؟ آن) جَلْبید (؟ جلب کرد).