پرش به محتوا

نگهتن

از واژسین
مصدر «نِگَهْتَن»، به معنی «مورد نگهداری در وضعیتی قرار دادن»، از «نگهـ + ـتن [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] » ساخته‌شده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «نِگَهْت»، «نِگَه»، و «نِگَهْن» می‌باشد.

فارسی

مصدر

  • 🗣تلفظ: /نِگَهْتَن/📥 ریشه‌شناسی: نگهـ + ـتن [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.]
  1. تعریف «نگهتن». فرایند کُمانْدَن ([؟] دارای ماندگاری کردن) وَضْعیَّت ([؟] حالت درونی) یا حالَت ([؟] وضعیت بیرونی) چیزی:‌ [💬یا بعبارتی «مورد نگهداری در وضعیتی قرار دادن»]
    🚀مثال. نِگَهْتَن (؟ مورد نگهداری در وضعیتی قرار دادن) درست برخی مواد غذایی در یخچال ئَد ([؟] است).

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /نِگَهْتَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «نگهتن»: «نِگَهْت» (بن‌گذشته «نگهتن»)، «نِگَه» (بن‌کنون «نگهتن»)، «نِگَهْن» (بن‌آینده «نگهتن»)
  1. تعریف «نگهتن». وَضْعیَّت ([؟] حالت درونی) یا حالَت ([؟] وضعیت بیرونی) چیزی را کُمانْدَن ([؟] دارای ماندگاری کردن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد نگهداری در وضعیتی قرار دادن»]
    🚀مثال. گوشت‌ها را در یخچال نِگَهْتَم (؟ نگهداشتم).
عَمَلْواژه‌های وَقَعائی نافَرْجامی سادی «نِگَهْتَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] نِگَهْتَم نِگَهْتی نِگَهْت نِگَهْتیم نِگَهْتید نِگَهْتَنْد
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] نانِگَهْتَم نانِگَهْتی نانِگَهْت نانِگَهْتیم نانِگَهْتید نانِگَهْتَنْد
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] نِگَهَم نِگَهی نِگَهَد نِگَهیم نِگَهید نِگَهَنْد
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] نانِگَهَم نانِگَهی نانِگَهَد نانِگَهیم نانِگَهید نانِگَهَنْد
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] نِگَهْنَم نِگَهْنی نِگَهْنَد نِگَهْنیم نِگَهْنید نِگَهْنَنْد
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] نانِگَهْنَم نانِگَهْنی نانِگَهْنَد نانِگَهْنیم نانِگَهْنید نانِگَهْنَنْد
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی نافَرْجامی سادی «نِگَهْتَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] بِنِگَهْتَم بِنِگَهْتی بِنِگَهْت بِنِگَهْتیم بِنِگَهْتید بِنِگَهْتَنْد
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] نَنِگَهْتَم نَنِگَهْتی نَنِگَهْت نَنِگَهْتیم نَنِگَهْتید نَنِگَهْتَنْد
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] بِنِگَهَم بِنِگَهی بِنِگَهَد بِنِگَهیم بِنِگَهید بِنِگَهَنْد
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] نَنِگَهَم نَنِگَهی نَنِگَهَد نَنِگَهیم نَنِگَهید نَنِگَهَنْد
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] بِنِگَهْنَم بِنِگَهْنی بِنِگَهْنَد بِنِگَهْنیم بِنِگَهْنید بِنِگَهْنَنْد
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] نَنِگَهْنَم نَنِگَهْنی نَنِگَهْنَد نَنِگَهْنیم نَنِگَهْنید نَنِگَهْنَنْد
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «نِگَهْتَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] - بِنِگَه - - بِنِگَهید -
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] - نَنِگَه - - نَنِگَهید -

ترجمه

حَفِظْدَن وضعیت یا حالت
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «نگهتن»: To sustain؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «نگهتن»: To keep

هم‌صدرها

هم‌مصدرهای ناصَریح «نِگَهْتَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
ناصَریح کُنْمادین«ـمـ» [ میانوند «ـمـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر ناگذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «ذِکْرِمْدَن ([؟] متذکر شدن (دچار یادآوردن خود شدن))» در «احتمالا با این متن بِذِکْرِمَد ([؟] متذکر بشود)».] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهمدن|آواثاء:نگهمدن]] ([؟] معناء:نگهمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهمادن|آواثاء:نگهمادن]] ([؟] معناء:نگهمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهماندن|آواثاء:نگهماندن]] ([؟] معناء:نگهماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهماردن|آواثاء:نگهماردن]] ([؟] معناء:نگهماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهمابدن|آواثاء:نگهمابدن]] ([؟] معناء:نگهمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهمژدن|آواثاء:نگهمژدن]] ([؟] معناء:نگهمژدن)「⋯」
کُنادین- 「؟」 🎯 💡 🌟📌نِگَهْتَن ([؟] مورد نگهداری در وضعیتی قرار دادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهادن|آواثاء:نگهادن]] ([؟] معناء:نگهادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهاندن|آواثاء:نگهاندن]] ([؟] معناء:نگهاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهاردن|آواثاء:نگهاردن]] ([؟] معناء:نگهاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهابدن|آواثاء:نگهابدن]] ([؟] معناء:نگهابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهژدن|آواثاء:نگهژدن]] ([؟] معناء:نگهژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـ*شـ» [ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول ناگذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «بَهْرِشْتَن ([؟] استفاده شدن)» در «چسب هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بِبَهْرِشَد (؟ استفاده می‌شود)».] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهشتن|آواثاء:نگهشتن]] ([؟] معناء:نگهشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهاشتن|آواثاء:نگهاشتن]] ([؟] معناء:نگهاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهانشتن|آواثاء:نگهانشتن]] ([؟] معناء:نگهانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهارشتن|آواثاء:نگهارشتن]] ([؟] معناء:نگهارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهابشتن|آواثاء:نگهابشتن]] ([؟] معناء:نگهابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهژشتن|آواثاء:نگهژشتن]] ([؟] معناء:نگهژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـش*ـ» [ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول گذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «خُورِشانْدَن ([؟] مورد خورده‌شدن به علت سوق‌یافتگی قرار دادن)» در «علی غذا اَم ([؟] من/خودم) را خُورِشانْد ([؟] مورد خورده‌شدن به علت سوق‌یافتگی قرار داد)».] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهشاندن|آواثاء:نگهشاندن]] ([؟] معناء:نگهشاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهشاردن|آواثاء:نگهشاردن]] ([؟] معناء:نگهشاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهشابدن|آواثاء:نگهشابدن]] ([؟] معناء:نگهشابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهشژدن|آواثاء:نگهشژدن]] ([؟] معناء:نگهشژدن)「⋯」
هم‌مصدرهای نااَثَری «نِگَهْتَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
نااَثَری کُنْمادین«ـفمـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/فم] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهفمدن|آواثاء:نگهفمدن]] ([؟] معناء:نگهفمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهفمادن|آواثاء:نگهفمادن]] ([؟] معناء:نگهفمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهفماندن|آواثاء:نگهفماندن]] ([؟] معناء:نگهفماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهفماردن|آواثاء:نگهفماردن]] ([؟] معناء:نگهفماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهفمابدن|آواثاء:نگهفمابدن]] ([؟] معناء:نگهفمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهفمژدن|آواثاء:نگهفمژدن]] ([؟] معناء:نگهفمژدن)「⋯」
کُنادین«ـفـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهفتن|آواثاء:نگهفتن]] ([؟] معناء:نگهفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهفادن|آواثاء:نگهفادن]] ([؟] معناء:نگهفادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهفاندن|آواثاء:نگهفاندن]] ([؟] معناء:نگهفاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهفاردن|آواثاء:نگهفاردن]] ([؟] معناء:نگهفاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهفابدن|آواثاء:نگهفابدن]] ([؟] معناء:نگهفابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهفژدن|آواثاء:نگهفژدن]] ([؟] معناء:نگهفژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـف*شـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف*ش] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهفشتن|آواثاء:نگهفشتن]] ([؟] معناء:نگهفشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهفاشتن|آواثاء:نگهفاشتن]] ([؟] معناء:نگهفاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهفانشتن|آواثاء:نگهفانشتن]] ([؟] معناء:نگهفانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهفارشتن|آواثاء:نگهفارشتن]] ([؟] معناء:نگهفارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهفابشتن|آواثاء:نگهفابشتن]] ([؟] معناء:نگهفابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهفژشتن|آواثاء:نگهفژشتن]] ([؟] معناء:نگهفژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـشف*ـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شف*] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهشفاندن|آواثاء:نگهشفاندن]] ([؟] معناء:نگهشفاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهشفاردن|آواثاء:نگهشفاردن]] ([؟] معناء:نگهشفاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهشفابدن|آواثاء:نگهشفابدن]] ([؟] معناء:نگهشفابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهشفژدن|آواثاء:نگهشفژدن]] ([؟] معناء:نگهشفژدن)「⋯」
هم‌مصدرهای اَثَری «نِگَهْتَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
اَثَری کُنْمادین«ـخمـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خم] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهخمدن|آواثاء:نگهخمدن]] ([؟] معناء:نگهخمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهخمادن|آواثاء:نگهخمادن]] ([؟] معناء:نگهخمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهخماندن|آواثاء:نگهخماندن]] ([؟] معناء:نگهخماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهخماردن|آواثاء:نگهخماردن]] ([؟] معناء:نگهخماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهخمابدن|آواثاء:نگهخمابدن]] ([؟] معناء:نگهخمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهخمژدن|آواثاء:نگهخمژدن]] ([؟] معناء:نگهخمژدن)「⋯」
کُنادین«ـخـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهختن|آواثاء:نگهختن]] ([؟] معناء:نگهختن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهخادن|آواثاء:نگهخادن]] ([؟] معناء:نگهخادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهخاندن|آواثاء:نگهخاندن]] ([؟] معناء:نگهخاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهخاردن|آواثاء:نگهخاردن]] ([؟] معناء:نگهخاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهخابدن|آواثاء:نگهخابدن]] ([؟] معناء:نگهخابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهخژدن|آواثاء:نگهخژدن]] ([؟] معناء:نگهخژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـخ*شـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ*ش] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهخشتن|آواثاء:نگهخشتن]] ([؟] معناء:نگهخشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهخاشتن|آواثاء:نگهخاشتن]] ([؟] معناء:نگهخاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهخانشتن|آواثاء:نگهخانشتن]] ([؟] معناء:نگهخانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهخارشتن|آواثاء:نگهخارشتن]] ([؟] معناء:نگهخارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهخابشتن|آواثاء:نگهخابشتن]] ([؟] معناء:نگهخابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهخژشتن|آواثاء:نگهخژشتن]] ([؟] معناء:نگهخژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـشخ*ـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شخ*] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهشخاندن|آواثاء:نگهشخاندن]] ([؟] معناء:نگهشخاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهشخاردن|آواثاء:نگهشخاردن]] ([؟] معناء:نگهشخاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهشخابدن|آواثاء:نگهشخابدن]] ([؟] معناء:نگهشخابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نگهشخژدن|آواثاء:نگهشخژدن]] ([؟] معناء:نگهشخژدن)「⋯」
آموصَدْرْهای «نِگَهْتَن»
وَنْدامو تـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ت] شـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ش] مـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/م] انـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ان] امـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ام]
عَمَلائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تنگهتن|آواثاء:تنگهتن]] ([؟] معناء:تنگهتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[شنگهتن|آواثاء:شنگهتن]] ([؟] معناء:شنگهتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[منگهتن|آواثاء:منگهتن]] ([؟] معناء:منگهتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[اننگهتن|آواثاء:اننگهتن]] ([؟] معناء:اننگهتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[امنگهتن|آواثاء:امنگهتن]] ([؟] معناء:امنگهتن)「⋯」
وَنْدامو ئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] مئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] وئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] هئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] فئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ]
رَبْطائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ئنگهتن|آواثاء:ئنگهتن]] ([؟] معناء:ئنگهتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[مئنگهتن|آواثاء:مئنگهتن]] ([؟] معناء:مئنگهتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[وئنگهتن|آواثاء:وئنگهتن]] ([؟] معناء:وئنگهتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[هئنگهتن|آواثاء:هئنگهتن]] ([؟] معناء:هئنگهتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[فئنگهتن|آواثاء:فئنگهتن]] ([؟] معناء:فئنگهتن)「⋯」
وَنْدامو ثـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ث] بـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ب] نـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ن] پـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/پ]
وَضْعائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ثنگهتن|آواثاء:ثنگهتن]] ([؟] معناء:ثنگهتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بنگهتن|آواثاء:بنگهتن]] ([؟] معناء:بنگهتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ننگهتن|آواثاء:ننگهتن]] ([؟] معناء:ننگهتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[پنگهتن|آواثاء:پنگهتن]] ([؟] معناء:پنگهتن)「⋯」
وَنْدامو و [ فراثاء:بنواج/وندامو/رجحائی/و] فـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/رجحائی/ف]
رَجْحائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ونگهتن|آواثاء:ونگهتن]] ([؟] معناء:ونگهتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[فنگهتن|آواثاء:فنگهتن]] ([؟] معناء:فنگهتن)「⋯」
وَنْدامو هـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/تبعائی/ه] یـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/تبعائی/ی]
تَبَعائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[هنگهتن|آواثاء:هنگهتن]] ([؟] معناء:هنگهتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ینگهتن|آواثاء:ینگهتن]] ([؟] معناء:ینگهتن)「⋯」
الگو:صدرال/آمو/وج
الگو:صدرال/آمو/وی