Encapsulation
ظاهر
انگلیسی
فعل
- ️معادل (ترجمه) فارسی «Encapsulation»: نَوَجِبْدیم ([؟] مورد واجبشدن قرار ندادیم):
- مثال. Encapsulation in networking involves wrapping data with protocol headers to facilitate proper transmission across different network layers.ترجمه: در شبکه، «نَوَجِبْدیم (؟ مورد واجبشدن قرار ندادیم)» اِلْحاقْدَن ([؟] مورد ملحقشدن قرار دادن) داده با سرایندهای پروتکل، بِقَص ([؟] بهقصد) آسْتَن ([؟] مورد سادهشدن قرار دادن) نَقِل ([؟] انتقال) مُنِسِمْئا ([؟] دارای درخوری (مناسب)) بین لایههای مَتِفْناک ([؟] دارای حالت تفاوت (متفاوت))، را شَمَلائَد ([؟] شاملکننده است).
- ️معادل (ترجمه) فارسی «Encapsulation»: مورد واجبشدن قرار دادن:
- مثال. Encapsulation in OOP allows developers to protect an object's data by restricting access through well-defined interfaces.ترجمه: در فَرْمِثْتَن ([؟] مورد برنامهنویسی شدن قرار دادن) نوعِپانِه ([؟] با شیوه شیءگرایی) (OOP)، «حَصِرْدَن (؟ مورد محصورشدن قرار دادن)»، برای وُسِعَنْدِگان ([؟] توسعهدهندگان)، حَفِظْدَن ([؟] مورد حفاظت قرار دادن) خِصاءْهای ([؟] خاصکنها) شیءها را با حَدِّدَن ([؟] تَوانائید) دَسِسی ([؟] مورد دسترسی قرار دهی) ثبت بشود ([؟] اعلانشونده) رَبْطاءْهای ([؟] ربطدههای (رابطههای)) عُرِفِشْتِه ([؟] تعریفشده) مُکِنائَد ([؟] ممکنکننده است).