پرش به محتوا
انگلیسی
فعل
- ️معادل (ترجمه) فارسی «Afford»: اُمْکِنْدَن ([؟] مورد ممکنشده قرار دادن):
- 🏺مثال. I’ve been saving my money so I can afford to buy a new bike.🔮ترجمه: پول اَم ([؟] من/خودم) را اَنْدوزْدِه فیئَم ([؟] مورد اندوختهشدن قرار دادهام) پس تایَد ([؟] شدنی بوده/است/خواهد بود) خریدن یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) دوچرخه را بِاُمْکِنَم (؟ مورد ممکنشده قرار بدهم).
- 🏺مثال. After saving for several months, I can finally afford to buy a new laptop.🔮ترجمه: پَسَز ([؟] پس از) چند ماه اَنْدوزْدَن ([؟] مورد اندوختهشدن قرار دادن)، دَرْنَهایَت ([؟] در نهایت) تایَد ([؟] شدنی بوده/است/خواهد بود) خریدن یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) اَبْرایانال ([؟] لپتاپ) جدید را بِاُمْکِنَم (؟ مورد ممکنشده قرار بدهم).
- 🏺مثال. The company can afford to take risks on new projects because it has a stable revenue stream.🔮ترجمه: شَرِکْگاه ([؟] تشکل اقتصادی (شرکت)) هه ([؟] مذکور؛ یادشده)، بخاطر داشتن درآمد پایدار، تایَد ([؟] شدنی بوده/است/خواهد بود) خطر دَسْگِرِفْدَن ([؟] مورد پیشبردن قرار دادن) پروژههای جدید را بِاُمْکِنَد (؟ مورد ممکنشده قرار بدهد).
- ️معادل (ترجمه) فارسی «Afford»: تَأْمینْدَن ([؟] مورد تامینشدن قرار دادن):
- 🏺مثال. The new policy will afford employees more time off for personal matters.🔮ترجمه: مَشْی ([؟] شیوه؛ سیاست)/سیاسَت ([؟] معناء:سیاست) جدید زمان بیشتری را برای کارهای شخصی کارمندها بِتَأْمینَد (؟ مورد تامینشدن قرار بدهد).
- 🏺مثال. The generous donation will afford the school the opportunity to upgrade its technology and resources.
- 🏺مثال. This new partnership will afford us access to a wider network of clients and markets.
- ️معادل (ترجمه) فارسی «Afford»: جَیِّزاء ([؟] مجازکن (اجازه)) کاری را داشتن:
- 🏺مثال. He couldn't afford to be late for his job interview, so he left the house early.🔮ترجمه: جَیِّزاء (؟ مجازکن (اجازه)) دیرْمادَن ([؟] مورد دیر حضوریافتن قرار گرفتن) برای مصاحبه کاری اَش ([؟] آن/آنرا) را نداشت، بَراهَمین ([؟] برای همین) خانه را زود تَرْکید ([؟] مورد ترکشدن قرار داد).
- 🏺مثال. She couldn't afford to take any more days off work, as she had already used up most of her vacation leave.
- 🏺مثال. They can't afford to ignore the warning signs of financial trouble any longer; they need to take action now.
