گواهتن
ظاهر
مصدر «گُواهْتَن»، به معنی «مورد گواهیشدن قرار دادن»، از «گواهـ + ـتن [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساختهشده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «گُواهْتْ»، «گُواه»، و «گُواهْن» میباشد.
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /گُواهْتَن/📥 ❖ریشهشناسی: گواهـ + ـتن [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.]
- تعریف «گواهتن». فرایند تَأْییدَن ([؟] تأیید کردن) صدق دَعِوْماء ([؟] ادعاشونده (ادعا)) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) بَرْاَساس ([؟] بر اساس) آگاهی: [💬یا بعبارتی «مورد گواهیشدن قرار دادن»]
عملواژه
- ️تلفظ: /گُواهْتَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «گواهتن»: ▶ «گُواهْتْ» (بنگذشته «گواهتن»)، «گُواه» (بنکنون «گواهتن»)، «گُواهْن» (بنآینده «گواهتن») ◀
- تعریف «گواهتن». صدق دَعِوْماء ([؟] ادعاشونده (ادعا)) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را بَرْاَساس ([؟] بر اساس) آگاهی تَأْییدَن ([؟] تأیید کردن): [💬یا بعبارتی «مورد گواهیشدن قرار دادن»]
- مثال. علی گُواهْتْ (؟ مورد گواهی قرار داد) که حسن دیروز بین ساعت ۱۲ تا ۱۴ نزد اَش ([؟] آن/آنرا) بِحَضِرْمائْدِه ([؟] حاضر بوده).
عَمَلْواژههای ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «گُواهْتَن»「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمْعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
مثبت [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] | - | آواثاء:بگواه | - | - | آواثاء:بگواهید | - | |
منفی [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] | - | آواثاء:نگواه | - | - | آواثاء:نگواهید | - |
ترجمه
تأییدن صدق
- ترجمه (معادل) انگلیسی «گواهتن»: To attest