کیمیاگری کردن
ظاهر
عَبِرْماء ([؟] عبارت) «کیمیاگری کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- اِکْسیرْدَن:❖ مورد کیمیاگری قرار دادن؛
- مثال. مردم باور کرده بودند که میتوانی فلز پست را با کیمیاگری کردن به طلا تبدیل کنی.معادل: مردم باوَرْدِه ئِدَند ([؟] باور کرده بودند) که تَوانائی ([؟] توانا هستی) فلز پست را به طلا بِاِکْسیری (؟ مورد کیمیاگری قرار بدهی).