عَبِرْماء ([؟] عبارت) «کول کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- کولْدَن:❖ مورد کولگرفته شدن قرار دادن؛
- 🗝️مثال. بچهاش را تا کول کرد، بهش جیش کرد.🔮معادل: بچه اَش ([؟] آن/آنرا) را تا کولْد (؟ مورد کولگرفته شدن قرار داد)، بِهِش ([؟] به او/آن) جیشْت ([؟] مورد ادرار شدن قرار داد).
- کومْدَن:❖ مورد حملشدن بر کول قرار دادن؛
- 🗝️مثال. حین صعود از کوه، بچهاش را کول کرد.🔮معادل: حین جُوِرْدَن ([؟] مورد بالا رفتن قرار دادن) کوه، بچه اَش ([؟] آن/آنرا) را کومْد (؟ مورد حملشدن بر کول قرار داد).