نگهداشتن
ظاهر
شُعِبْرْماء ([؟] عبارت) «نگهداشتن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- رُقِبْدَن:❖ مورد مراقبت قرار دادن؛
- مثال. دیروز بچههایش را نگهداشت.
- حَفِظْدَن:❖ مورد حفاظت قرار دادن؛
- مثال. قهرمانها باید شهر را نگهدارند.
- پَرْوَرْدَن:❖ مورد پرورش یافتن قرار دادن؛
- مثال. پس از فوت برادرش، فرزندانش را نگهداشت.
- نِگَهْتَن:❖ مورد نگهداری در وضعیتی قرار دادن؛
- مثال. برای نگهداشتن دانشآموزان به مطالعه کردن باید کتابهای مناسب نوشت.
- اُمْرُقِبْدَن:❖ مورد مراقبتشدگی (مواظبباشگی) قرار دادن؛
- مثال. شیرهای وحشی را باید در باغ وحش، در قفسهای محکم و ایمن، نگهدارند.