مستقیما
ظاهر
عَبِرْماء ([؟] عبارت) «مستقیما» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- سَقِماً:❖ مستقیم؛
- مثال. در برنامهنویسی شیءگرا، برنامهنویسها نباید بتوانند خصیصههای یک شیء را مستقیما تغییر دهند.معادل: در فَرْمِثْتَن ([؟] مورد برنامهنویسی شدن قرار دادن) نُوعِپْگَرایانه ([؟] شیءگرا)، فَرْمِثَنْدِگان ([؟] برنامهنویسها) ناتایَد ([؟] نباید شدنی باشد/بوده باشد) خِصاءْهای ([؟] خصوصیتهای) یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) شیء را سَقِماً (؟ مستقیم) بِغِیْرَنْد ([؟] مورد تغییرداده شدن قرار بدهند).