لازم کردن
ظاهر
عَبِرْماء ([؟] عبارت) «لازم کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- لَزِمْدَن:❖ مورد لازمشدن قرار دادن؛
- مثال. آوردن نوشتافزارهای مناسب به کلاس را لازم کرد.معادل: آوردن [[نویسفزار|آواثاء:نویسفزارهای]] ([؟] معناء:نویسفزارهای) مُنِسِمْئا ([؟] مناسب) به جَلِسْگاه ([؟] اتاق نشست (کلاس)) را لَزِمْد (؟ مورد لازمشدن قرار داد).