پرش به محتوا

طلعدن

از واژسین
مصدر «طُلِعْدَن»، به معنی «مطالعه کردن»، از «طلعـ + ـدن [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] » ساخته‌شده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «آواثاء:طلعد»، «آواثاء:طلع»، و «آواثاء:طلعن» می‌باشد.

فارسی

مصدر

  • 🗣تلفظ: /طُلِعْدَن/📥 ریشه‌شناسی: طلعـ + ـدن [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.]
  1. تعریف «طلعدن». فرایند آموختن/فهمیدن طَلَبْماء ([؟] درخواست‌شونده) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) اَزْطَریق ([؟] از طریق) متن:‌ [💬یا بعبارتی «مطالعه کردن»]
    🚀مثال. برای طُلِعْدَن (؟ مطالعه کردن) این فصل بهتره نخست فصل مشتق را بِمُروری ([؟] مورور کنی).

عملواژه

  1. تعریف «طلعدن». طَلَبْماء ([؟] درخواست‌شونده) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را اَزْطَریق ([؟] از طریق) متن آموختن/فهمیدن:‌ [💬یا بعبارتی «مطالعه کردن»]
    🚀مثال. فردا فصل کاربرد مشتق را طُلِعْنَم (؟ مطالعه خواهم کرد).
عَمَلْواژه‌های وَقَعائی نافَرْجامی سادی «طُلِعْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] طُلِعْدَم آواثاء:طلعدی آواثاء:طلعد آواثاء:طلعدیم آواثاء:طلعدید آواثاء:طلعدند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] ناطُلِعْدَم ناآواثاء:طلعدی ناآواثاء:طلعد ناآواثاء:طلعدیم ناآواثاء:طلعدید ناآواثاء:طلعدند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] آواثاء:طلعم آواثاء:طلعی آواثاء:طلعَد آواثاء:طلعیم آواثاء:طلعید آواثاء:طلعند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] ناآواثاء:طلعم ناآواثاء:طلعی ناآواثاء:طلعَد ناآواثاء:طلعیم ناآواثاء:طلعید ناآواثاء:طلعند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] طُلِعْنَم آواثاء:طلعنی آواثاء:طلعنَد آواثاء:طلعنیم آواثاء:طلعنید آواثاء:طلعنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] ناطُلِعْنَم ناآواثاء:طلعنی ناآواثاء:طلعنَد ناآواثاء:طلعنیم ناآواثاء:طلعنید ناآواثاء:طلعنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی نافَرْجامی سادی «طُلِعْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] بِطُلِعْدَم بِآواثاء:طلعدی بِآواثاء:طلعد بِآواثاء:طلعدیم بِآواثاء:طلعدید بِآواثاء:طلعدند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] نَطُلِعْدَم نَآواثاء:طلعدی نَآواثاء:طلعد نَآواثاء:طلعدیم نَآواثاء:طلعدید نَآواثاء:طلعدند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] بِآواثاء:طلعم بِآواثاء:طلعی بِآواثاء:طلعَد بِآواثاء:طلعیم بِآواثاء:طلعید بِآواثاء:طلعند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] نَآواثاء:طلعم نَآواثاء:طلعی نَآواثاء:طلعَد نَآواثاء:طلعیم نَآواثاء:طلعید نَآواثاء:طلعند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] بِطُلِعْنَم بِآواثاء:طلعنی بِآواثاء:طلعنَد بِآواثاء:طلعنیم بِآواثاء:طلعنید بِآواثاء:طلعنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] نَطُلِعْنَم نَآواثاء:طلعنی نَآواثاء:طلعنَد نَآواثاء:طلعنیم نَآواثاء:طلعنید نَآواثاء:طلعنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «طُلِعْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] - آواثاء:بطلع - - آواثاء:بطلعید -
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] - آواثاء:نطلع - - آواثاء:نطلعید -

ترجمه

آموختن اَزْطَریق متن
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «طلعدن»: To study

هم‌صدرها

هم‌مصدرهای ناصَریح «طُلِعْدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
ناصَریح کُنْمادین«ـمـ» [ میانوند «ـمـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر ناگذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «ذِکْرِمْدَن ([؟] متذکر شدن (دچار یادآوردن خود شدن))» در «احتمالا با این متن بِذِکْرِمَد ([؟] متذکر بشود)».] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعمدن|آواثاء:طلعمدن]] ([؟] معناء:طلعمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعمادن|آواثاء:طلعمادن]] ([؟] معناء:طلعمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعماندن|آواثاء:طلعماندن]] ([؟] معناء:طلعماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعماردن|آواثاء:طلعماردن]] ([؟] معناء:طلعماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعمابدن|آواثاء:طلعمابدن]] ([؟] معناء:طلعمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعمژدن|آواثاء:طلعمژدن]] ([؟] معناء:طلعمژدن)「⋯」
کُنادین- 「؟」 🎯 💡 🌟📌طُلِعْدَن ([؟] مطالعه کردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعادن|آواثاء:طلعادن]] ([؟] معناء:طلعادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعاندن|آواثاء:طلعاندن]] ([؟] معناء:طلعاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعاردن|آواثاء:طلعاردن]] ([؟] معناء:طلعاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعابدن|آواثاء:طلعابدن]] ([؟] معناء:طلعابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعژدن|آواثاء:طلعژدن]] ([؟] معناء:طلعژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـ*شـ» [ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول ناگذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «بَهْرِشْتَن ([؟] استفاده شدن)» در «چسب هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بِبَهْرِشَد (؟ استفاده می‌شود)».] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعشتن|آواثاء:طلعشتن]] ([؟] معناء:طلعشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعاشتن|آواثاء:طلعاشتن]] ([؟] معناء:طلعاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعانشتن|آواثاء:طلعانشتن]] ([؟] معناء:طلعانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعارشتن|آواثاء:طلعارشتن]] ([؟] معناء:طلعارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعابشتن|آواثاء:طلعابشتن]] ([؟] معناء:طلعابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعژشتن|آواثاء:طلعژشتن]] ([؟] معناء:طلعژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـش*ـ» [ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول گذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «خُورِشانْدَن ([؟] مورد خورده‌شدن به علت سوق‌یافتگی قرار دادن)» در «علی غذا اَم ([؟] من/خودم) را خُورِشانْد ([؟] مورد خورده‌شدن به علت سوق‌یافتگی قرار داد)».] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعشاندن|آواثاء:طلعشاندن]] ([؟] معناء:طلعشاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعشاردن|آواثاء:طلعشاردن]] ([؟] معناء:طلعشاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعشابدن|آواثاء:طلعشابدن]] ([؟] معناء:طلعشابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعشژدن|آواثاء:طلعشژدن]] ([؟] معناء:طلعشژدن)「⋯」
هم‌مصدرهای نااَثَری «طُلِعْدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
نااَثَری کُنْمادین«ـفمـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/فم] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعفمدن|آواثاء:طلعفمدن]] ([؟] معناء:طلعفمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعفمادن|آواثاء:طلعفمادن]] ([؟] معناء:طلعفمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعفماندن|آواثاء:طلعفماندن]] ([؟] معناء:طلعفماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعفماردن|آواثاء:طلعفماردن]] ([؟] معناء:طلعفماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعفمابدن|آواثاء:طلعفمابدن]] ([؟] معناء:طلعفمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعفمژدن|آواثاء:طلعفمژدن]] ([؟] معناء:طلعفمژدن)「⋯」
کُنادین«ـفـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعفتن|آواثاء:طلعفتن]] ([؟] معناء:طلعفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعفادن|آواثاء:طلعفادن]] ([؟] معناء:طلعفادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعفاندن|آواثاء:طلعفاندن]] ([؟] معناء:طلعفاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعفاردن|آواثاء:طلعفاردن]] ([؟] معناء:طلعفاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعفابدن|آواثاء:طلعفابدن]] ([؟] معناء:طلعفابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعفژدن|آواثاء:طلعفژدن]] ([؟] معناء:طلعفژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـف*شـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف*ش] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعفشتن|آواثاء:طلعفشتن]] ([؟] معناء:طلعفشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعفاشتن|آواثاء:طلعفاشتن]] ([؟] معناء:طلعفاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعفانشتن|آواثاء:طلعفانشتن]] ([؟] معناء:طلعفانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعفارشتن|آواثاء:طلعفارشتن]] ([؟] معناء:طلعفارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعفابشتن|آواثاء:طلعفابشتن]] ([؟] معناء:طلعفابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعفژشتن|آواثاء:طلعفژشتن]] ([؟] معناء:طلعفژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـشف*ـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شف*] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعشفاندن|آواثاء:طلعشفاندن]] ([؟] معناء:طلعشفاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعشفاردن|آواثاء:طلعشفاردن]] ([؟] معناء:طلعشفاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعشفابدن|آواثاء:طلعشفابدن]] ([؟] معناء:طلعشفابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعشفژدن|آواثاء:طلعشفژدن]] ([؟] معناء:طلعشفژدن)「⋯」
هم‌مصدرهای اَثَری «طُلِعْدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
اَثَری کُنْمادین«ـخمـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خم] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعخمدن|آواثاء:طلعخمدن]] ([؟] معناء:طلعخمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعخمادن|آواثاء:طلعخمادن]] ([؟] معناء:طلعخمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعخماندن|آواثاء:طلعخماندن]] ([؟] معناء:طلعخماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعخماردن|آواثاء:طلعخماردن]] ([؟] معناء:طلعخماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعخمابدن|آواثاء:طلعخمابدن]] ([؟] معناء:طلعخمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعخمژدن|آواثاء:طلعخمژدن]] ([؟] معناء:طلعخمژدن)「⋯」
کُنادین«ـخـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعختن|آواثاء:طلعختن]] ([؟] معناء:طلعختن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعخادن|آواثاء:طلعخادن]] ([؟] معناء:طلعخادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعخاندن|آواثاء:طلعخاندن]] ([؟] معناء:طلعخاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعخاردن|آواثاء:طلعخاردن]] ([؟] معناء:طلعخاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعخابدن|آواثاء:طلعخابدن]] ([؟] معناء:طلعخابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعخژدن|آواثاء:طلعخژدن]] ([؟] معناء:طلعخژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـخ*شـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ*ش] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعخشتن|آواثاء:طلعخشتن]] ([؟] معناء:طلعخشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعخاشتن|آواثاء:طلعخاشتن]] ([؟] معناء:طلعخاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعخانشتن|آواثاء:طلعخانشتن]] ([؟] معناء:طلعخانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعخارشتن|آواثاء:طلعخارشتن]] ([؟] معناء:طلعخارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعخابشتن|آواثاء:طلعخابشتن]] ([؟] معناء:طلعخابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعخژشتن|آواثاء:طلعخژشتن]] ([؟] معناء:طلعخژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـشخ*ـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شخ*] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعشخاندن|آواثاء:طلعشخاندن]] ([؟] معناء:طلعشخاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعشخاردن|آواثاء:طلعشخاردن]] ([؟] معناء:طلعشخاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعشخابدن|آواثاء:طلعشخابدن]] ([؟] معناء:طلعشخابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[طلعشخژدن|آواثاء:طلعشخژدن]] ([؟] معناء:طلعشخژدن)「⋯」
آموصَدْرْهای «طُلِعْدَن»
وَنْدامو تـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ت] شـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ش] مـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/م] انـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ان] امـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ام]
عَمَلائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تطلعدن|آواثاء:تطلعدن]] ([؟] معناء:تطلعدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[شطلعدن|آواثاء:شطلعدن]] ([؟] معناء:شطلعدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[مطلعدن|آواثاء:مطلعدن]] ([؟] معناء:مطلعدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[انطلعدن|آواثاء:انطلعدن]] ([؟] معناء:انطلعدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[امطلعدن|آواثاء:امطلعدن]] ([؟] معناء:امطلعدن)「⋯」
وَنْدامو ئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] مئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] وئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] هئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] فئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ]
رَبْطائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ئطلعدن|آواثاء:ئطلعدن]] ([؟] معناء:ئطلعدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[مئطلعدن|آواثاء:مئطلعدن]] ([؟] معناء:مئطلعدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[وئطلعدن|آواثاء:وئطلعدن]] ([؟] معناء:وئطلعدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[هئطلعدن|آواثاء:هئطلعدن]] ([؟] معناء:هئطلعدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[فئطلعدن|آواثاء:فئطلعدن]] ([؟] معناء:فئطلعدن)「⋯」
وَنْدامو ثـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ث] بـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ب] نـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ن] پـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/پ]
وَضْعائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ثطلعدن|آواثاء:ثطلعدن]] ([؟] معناء:ثطلعدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بطلعدن|آواثاء:بطلعدن]] ([؟] معناء:بطلعدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نطلعدن|آواثاء:نطلعدن]] ([؟] معناء:نطلعدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[پطلعدن|آواثاء:پطلعدن]] ([؟] معناء:پطلعدن)「⋯」
وَنْدامو و [ فراثاء:بنواج/وندامو/رجحائی/و] فـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/رجحائی/ف]
رَجْحائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[وطلعدن|آواثاء:وطلعدن]] ([؟] معناء:وطلعدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[فطلعدن|آواثاء:فطلعدن]] ([؟] معناء:فطلعدن)「⋯」
وَنْدامو هـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/تبعائی/ه] یـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/تبعائی/ی]
تَبَعائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[هطلعدن|آواثاء:هطلعدن]] ([؟] معناء:هطلعدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[یطلعدن|آواثاء:یطلعدن]] ([؟] معناء:یطلعدن)「⋯」
الگو:صدرال/آمو/وج
الگو:صدرال/آمو/وی