پرش به محتوا

سازماندهی کردن

از واژسین

عَبِرْماء ([؟] عبارت) «سازماندهی کردن» معنی‌های زیر را دارائَد ([؟] دارا است):

  • مَنْدِسْتَن: مورد چینش‌یافتن قرار دادن؛
    🗝️مثال. سازماندهی کردن کنفرانس علمی خیلی دشوار بود.🔮معادل: مَنْدِسْتَن (؟ مورد چینش‌یافتن قرار دادن) همایش علمی خیلی دشوار ئِد ([؟] بود).
  • تایِسْتَن: مورد ساختارمند شدن قرار دادن؛
    🗝️مثال. در برنامه‌نویسی، از تابع برای سازماندهی کردن کدها استفاده می‌شود.🔮معادل: در فَرْمِثْتَن ([؟] مورد برنامه‌نویسی شدن قرار دادن)، تابع برای تایِسْتَن (؟ مورد ساختارمند شدن قرار دادن) کدها بِبَهْرِشَد ([؟] مورد استفاده‌شدن قرار داده می‌شود).
  • عَمَلِسْتَن: مورد طرح‌ریزی قرار دادن؛
    🗝️مثال. علی فعالیت‌های روزانه‌اش را سازماندهی کرد.🔮معادل: علی فَعِلایَّتْ‌های ([؟] فعالیت‌های) روزانه اَش ([؟] آن/آنرا) را عَمَلِسْت (؟ مورد طرح‌ریزی قرار داد).
  • اِدارِسْتَن: مورد سازماندهی‌شدن قرار دادن؛
    🗝️مثال. مدیر جدید تیم را سازماندهی کرد تا بهره‌وری افزایش یابد.🔮معادل: دَبِّرَنْدِه ([؟] مدیر) جدید تیم را اِدارِسْت (؟ مورد سازماندهی‌شدن قرار داد) تا بهره‌وری فُزونِشَد ([؟] مورد افزایش میزان قرار داده شود).