دشوار کردن
ظاهر
عَبِرْماء ([؟] عبارت) «دشوار کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- صَعِبْدَن:❖ مورد دشوار شدن قرار دادن؛
- مثال. بهتره از این روش تنها زمانی استفاده شود که مدیریت دقیق استثناءها ممکن نباشد، زیرا اشکالزدایی را دشوار میکند.معادل: هایَد ([؟] بهتره) این روش تنها هنگامی بِبَهْرِشَد ([؟] مورد استفادهشدن قرار داده میشود) که کیاسْتَن ([؟] مورد مدیریتیافته شدن قرار دادن) دقیق مَگَراءْها ([؟] استثناءها) مُکِنْپَذیر ([؟] امکانپذیر) نائَد ([؟] نباشد)، زیرا لَغْزْعارْدَن ([؟] عاری از لغزش کردن) را بِصَعِبَد (؟ مورد دشوار شدن قرار بدهد).