حاضر شدن
ظاهر
عِبُرْماء ([؟] عبارت) «حاضر شدن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- حَضْرِمْدَن:❖ مورد حضوریابی قرار گرفتن (حضور یافتن)؛
- مثال. در حالی که میخواهند خدا را عاجز کنند، در عذاب حاضر خواند شد.معادل: باینْکِه ([؟] با اینکه) خواهند خدا را بِعَجْزَنْد ([؟] مورد عاجز شدن قرار بدهند)، در عَذَب ([؟] عذاب) بِحَضْرِمَنْد (؟ حضور خواهند یافت).