جیغ زدن
ظاهر
عَبِرْماء ([؟] عبارت) «جیغ زدن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- جیغْدَن:❖ مورد جیغ زدن از روی ترس قرار دادن؛
- هَوارْدَن:❖ مورد جیغ زدن از روی درد قرار دادن؛
- عِرْدَن:❖ مورد جیغ زدن از روی خشم قرار دادن؛
- مثال. در میان دعوا، آنقدر جیغ زد که همه ساکت شدند!معادل: درمیان دعوا، آنقدر عِرْد (؟ مورد جیغ زدن از روی خشم قرار داد) که همه سُکومْدَنْد ([؟] مورد ساکت شدن قرار گرفتند)!
- شیوْدَن:❖ مورد جیغ زدن از روی اندوه قرار دادن؛
- مثال. وقتی خبر فوت همسرش را بهش دادند، جیغ زد و از حال رفت.معادل: وقتی از فوت همسر اَش ([؟] آن/آنرا) تُخَبَرْدَنْد ([؟] مورد باخبر شدن قرار دادند) اَش ([؟] آن/آنرا)، شیوَنْد (؟ مورد جیغ زدن از روی اندوه قرار داد) و غَشِمْد ([؟] مورد غشکرده شدن قرار گرفت).
- لیکْتَن:❖ مورد جیغ زدن از روی هیجان قرار دادن؛