ترجمدن
ظاهر
(تغییرمسیر از ترجمیدن)
مصدر «تَرْجُمْدَن»، به معنی «ترجمه کردن»، از «ترجمـ + ـدن [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] » ساختهشده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «آواثاء:ترجمد»، «آواثاء:ترجم»، و «آواثاء:ترجمن» میباشد.
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /تَرْجُمْدَن/📥 ریشهشناسی: ترجمـ + ـدن [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.]
- تعریف «ترجمدن». فرایند بَدِلْدَن ([؟] تبدیل کردن) بیان هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) به همارز اَش ([؟] آن) در زبان هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) دیگر: [💬یا بعبارتی «ترجمه کردن»]
- مثال. تَرْجُمْدَن (؟ ترجمه کردن) متنهای ادبی بسیار دشوار ئَد ([؟] است).
عملواژه
- ️تلفظ: /تَرْجُمْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «ترجمدن»: ▶ «آواثاء:ترجمد» (بنگذشته «ترجمدن»)، «آواثاء:ترجم» (بنکنون «ترجمدن»)، «آواثاء:ترجمن» (بنآینده «ترجمدن») ◀
- تعریف «ترجمدن». بیان هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را به همارز اَش ([؟] آن) در زبان هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) دیگر بَدِلْدَن ([؟] تبدیل کردن): [💬یا بعبارتی «ترجمه کردن»]
- مثال. دیروز پنج صفحه از کتاب هه ([؟] مذکور؛ یادشده) را تَرْجُمْدَم (؟ ترجمه کردم).
عَمَلْواژههای ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «تَرْجُمْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمْعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
مثبت [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] | - | آواثاء:بترجم | - | - | آواثاء:بترجمید | - | |
منفی [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] | - | آواثاء:نترجم | - | - | آواثاء:نترجمید | - |
ترجمه
بَدِلْدَن به زبان دیگر
- ترجمه (معادل) انگلیسی «ترجمدن»: translate
همصدرها
هممصدرهای ناصَریح «تَرْجُمْدَن» | |||||||
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] ] | گُزارِشی- | گُزاری«ـا» [※ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده میشود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] | اَنْگیزی«ـانـ» [※ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده میشود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفتهشدن قرار دادن)».] | سَبَبی«ـار» [※ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامهریزی شده، استفاده میشود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] | باعِثی«ـابـ» [※ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل توسط پدیدهای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده میشود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندمها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] | حَقایی«ـژ» [※ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخمیدهد، استفاده میشود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».] | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
ناصَریح | کُنْمادین«ـمـ» [※ میانوند «ـمـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر ناگذرا استفاده میشود؛ مثل، «ذَکْرِمْدَن ([؟] متذکر شدن (دچار یادآوردن خود شدن))» در «احتمالا با این متن بِذَکْرِمَد ([؟] متذکر بشود)».] | [[ترجممدن|آواثاء:ترجممدن]] ([؟] معناء:ترجممدن) | [[ترجممادن|آواثاء:ترجممادن]] ([؟] معناء:ترجممادن) | [[ترجمماندن|آواثاء:ترجمماندن]] ([؟] معناء:ترجمماندن) | [[ترجمماردن|آواثاء:ترجمماردن]] ([؟] معناء:ترجمماردن) | [[ترجممابدن|آواثاء:ترجممابدن]] ([؟] معناء:ترجممابدن) | [[ترجممژدن|آواثاء:ترجممژدن]] ([؟] معناء:ترجممژدن) |
کُنادین- | تَرْجُمْدَن ([؟] ترجمه کردن) | [[ترجمادن|آواثاء:ترجمادن]] ([؟] معناء:ترجمادن) | [[ترجماندن|آواثاء:ترجماندن]] ([؟] معناء:ترجماندن) | [[ترجماردن|آواثاء:ترجماردن]] ([؟] معناء:ترجماردن) | [[ترجمابدن|آواثاء:ترجمابدن]] ([؟] معناء:ترجمابدن) | [[ترجمژدن|آواثاء:ترجمژدن]] ([؟] معناء:ترجمژدن) | |
کُناشْتین«ـ*شـ» [※ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول ناگذرا استفاده میشود؛ مثل، «بَهْرِشْتَن ([؟] استفاده شدن)» در «چسب هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بِبَهْرِشَد (؟ استفاده میشود)».] | [[ترجمشتن|آواثاء:ترجمشتن]] ([؟] معناء:ترجمشتن) | [[ترجماشتن|آواثاء:ترجماشتن]] ([؟] معناء:ترجماشتن) | [[ترجمانشتن|آواثاء:ترجمانشتن]] ([؟] معناء:ترجمانشتن) | [[ترجمارشتن|آواثاء:ترجمارشتن]] ([؟] معناء:ترجمارشتن) | [[ترجمابشتن|آواثاء:ترجمابشتن]] ([؟] معناء:ترجمابشتن) | [[ترجمژشتن|آواثاء:ترجمژشتن]] ([؟] معناء:ترجمژشتن) | |
کُنِشانْدین«ـش*ـ» [※ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول گذرا استفاده میشود؛ مثل، «خُورِشانْدَن ([؟] مورد خوردهشدن به علت سوقیافتگی قرار دادن)» در «علی غذا اَم ([؟] من/خودم) را خُورِشانْد ([؟] مورد خوردهشدن به علت سوقیافتگی قرار داد)».] | - | - | [[ترجمشاندن|آواثاء:ترجمشاندن]] ([؟] معناء:ترجمشاندن) | [[ترجمشاردن|آواثاء:ترجمشاردن]] ([؟] معناء:ترجمشاردن) | [[ترجمشابدن|آواثاء:ترجمشابدن]] ([؟] معناء:ترجمشابدن) | [[ترجمشژدن|آواثاء:ترجمشژدن]] ([؟] معناء:ترجمشژدن) |
هممصدرهای نااَثَری «تَرْجُمْدَن» | |||||||
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] ] | گُزارِشی- | گُزاری«ـا» [※ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده میشود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] | اَنْگیزی«ـانـ» [※ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده میشود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفتهشدن قرار دادن)».] | سَبَبی«ـار» [※ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامهریزی شده، استفاده میشود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] | باعِثی«ـابـ» [※ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل توسط پدیدهای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده میشود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندمها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] | حَقایی«ـژ» [※ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخمیدهد، استفاده میشود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».] | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
نااَثَری | کُنْمادین«ـفمـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/فم] | [[ترجمفمدن|آواثاء:ترجمفمدن]] ([؟] معناء:ترجمفمدن) | [[ترجمفمادن|آواثاء:ترجمفمادن]] ([؟] معناء:ترجمفمادن) | [[ترجمفماندن|آواثاء:ترجمفماندن]] ([؟] معناء:ترجمفماندن) | [[ترجمفماردن|آواثاء:ترجمفماردن]] ([؟] معناء:ترجمفماردن) | [[ترجمفمابدن|آواثاء:ترجمفمابدن]] ([؟] معناء:ترجمفمابدن) | [[ترجمفمژدن|آواثاء:ترجمفمژدن]] ([؟] معناء:ترجمفمژدن) |
کُنادین«ـفـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف] | [[ترجمفتن|آواثاء:ترجمفتن]] ([؟] معناء:ترجمفتن) | [[ترجمفادن|آواثاء:ترجمفادن]] ([؟] معناء:ترجمفادن) | [[ترجمفاندن|آواثاء:ترجمفاندن]] ([؟] معناء:ترجمفاندن) | [[ترجمفاردن|آواثاء:ترجمفاردن]] ([؟] معناء:ترجمفاردن) | [[ترجمفابدن|آواثاء:ترجمفابدن]] ([؟] معناء:ترجمفابدن) | [[ترجمفژدن|آواثاء:ترجمفژدن]] ([؟] معناء:ترجمفژدن) | |
کُناشْتین«ـف*شـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف*ش] | [[ترجمفشتن|آواثاء:ترجمفشتن]] ([؟] معناء:ترجمفشتن) | [[ترجمفاشتن|آواثاء:ترجمفاشتن]] ([؟] معناء:ترجمفاشتن) | [[ترجمفانشتن|آواثاء:ترجمفانشتن]] ([؟] معناء:ترجمفانشتن) | [[ترجمفارشتن|آواثاء:ترجمفارشتن]] ([؟] معناء:ترجمفارشتن) | [[ترجمفابشتن|آواثاء:ترجمفابشتن]] ([؟] معناء:ترجمفابشتن) | [[ترجمفژشتن|آواثاء:ترجمفژشتن]] ([؟] معناء:ترجمفژشتن) | |
کُنِشانْدین«ـشف*ـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شف*] | - | - | [[ترجمشفاندن|آواثاء:ترجمشفاندن]] ([؟] معناء:ترجمشفاندن) | [[ترجمشفاردن|آواثاء:ترجمشفاردن]] ([؟] معناء:ترجمشفاردن) | [[ترجمشفابدن|آواثاء:ترجمشفابدن]] ([؟] معناء:ترجمشفابدن) | [[ترجمشفژدن|آواثاء:ترجمشفژدن]] ([؟] معناء:ترجمشفژدن) |
هممصدرهای اَثَری «تَرْجُمْدَن» | |||||||
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] ] | گُزارِشی- | گُزاری«ـا» [※ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده میشود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] | اَنْگیزی«ـانـ» [※ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده میشود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفتهشدن قرار دادن)».] | سَبَبی«ـار» [※ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامهریزی شده، استفاده میشود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] | باعِثی«ـابـ» [※ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل توسط پدیدهای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده میشود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندمها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] | حَقایی«ـژ» [※ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخمیدهد، استفاده میشود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».] | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
اَثَری | کُنْمادین«ـخمـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خم] | [[ترجمخمدن|آواثاء:ترجمخمدن]] ([؟] معناء:ترجمخمدن) | [[ترجمخمادن|آواثاء:ترجمخمادن]] ([؟] معناء:ترجمخمادن) | [[ترجمخماندن|آواثاء:ترجمخماندن]] ([؟] معناء:ترجمخماندن) | [[ترجمخماردن|آواثاء:ترجمخماردن]] ([؟] معناء:ترجمخماردن) | [[ترجمخمابدن|آواثاء:ترجمخمابدن]] ([؟] معناء:ترجمخمابدن) | [[ترجمخمژدن|آواثاء:ترجمخمژدن]] ([؟] معناء:ترجمخمژدن) |
کُنادین«ـخـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ] | [[ترجمختن|آواثاء:ترجمختن]] ([؟] معناء:ترجمختن) | [[ترجمخادن|آواثاء:ترجمخادن]] ([؟] معناء:ترجمخادن) | [[ترجمخاندن|آواثاء:ترجمخاندن]] ([؟] معناء:ترجمخاندن) | [[ترجمخاردن|آواثاء:ترجمخاردن]] ([؟] معناء:ترجمخاردن) | [[ترجمخابدن|آواثاء:ترجمخابدن]] ([؟] معناء:ترجمخابدن) | [[ترجمخژدن|آواثاء:ترجمخژدن]] ([؟] معناء:ترجمخژدن) | |
کُناشْتین«ـخ*شـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ*ش] | [[ترجمخشتن|آواثاء:ترجمخشتن]] ([؟] معناء:ترجمخشتن) | [[ترجمخاشتن|آواثاء:ترجمخاشتن]] ([؟] معناء:ترجمخاشتن) | [[ترجمخانشتن|آواثاء:ترجمخانشتن]] ([؟] معناء:ترجمخانشتن) | [[ترجمخارشتن|آواثاء:ترجمخارشتن]] ([؟] معناء:ترجمخارشتن) | [[ترجمخابشتن|آواثاء:ترجمخابشتن]] ([؟] معناء:ترجمخابشتن) | [[ترجمخژشتن|آواثاء:ترجمخژشتن]] ([؟] معناء:ترجمخژشتن) | |
کُنِشانْدین«ـشخ*ـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شخ*] | - | - | [[ترجمشخاندن|آواثاء:ترجمشخاندن]] ([؟] معناء:ترجمشخاندن) | [[ترجمشخاردن|آواثاء:ترجمشخاردن]] ([؟] معناء:ترجمشخاردن) | [[ترجمشخابدن|آواثاء:ترجمشخابدن]] ([؟] معناء:ترجمشخابدن) | [[ترجمشخژدن|آواثاء:ترجمشخژدن]] ([؟] معناء:ترجمشخژدن) |