برگرداشتن
ظاهر
مصدر «بَرْگَرْداشْتَن»، به معنی «توسط کسی برگردانده شدن»، از «برگرد + اشتن [※ فراثاء:مصدرساز/اشتن] » ساختهشده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «بَرْگَرْداشْت»، «آواثاء:برگرداش»، و «آواثاء:برگرداشین» میباشد.
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /بَرْگَرْداشْتَن/📥 ریشهشناسی: برگرد + اشتن [※ فراثاء:مصدرساز/اشتن]
- مَصْدَر ناصَریح کُناشْتین گُزاری «بَرْگَرْدیدَن»: [💬به زبان ساده: «توسط کسی برگردانده شدن»]
- مثال. وظیفه بَرْگَرْداشْتَن (؟ توسط کسی برگردانده شدن) حسن از تهران با حسین ئید ([؟] بود).
عملواژه
- ️تلفظ: /بَرْگَرْداشْتَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «برگرداشتن»: ▶ «بَرْگَرْداشْت» (بنگذشته «برگرداشتن»)، «آواثاء:برگرداش» (بنکنون «برگرداشتن»)، «آواثاء:برگرداشین» (بنآینده «برگرداشتن») ◀
- عَمَلْواژه ناصَریح کُناشْتین گُزاری «بَرْگَرْدیدَن»: [💬به زبان ساده: «توسط کسی برگردانده شدن»]
- مثال. حسن از تهران توسط حسین بَرْگَرْداشْت (؟ برگردانده شد).
عَمَلْواژههای ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «بَرْگَرْداشْتَن» 「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمْعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
مثبت [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] | - | آواثاء:ببرگرداش | - | - | آواثاء:ببرگرداشید | - | |
منفی [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] | - | آواثاء:نبرگرداش | - | - | آواثاء:نبرگرداشید | - |
ترجمه
مصدر کُناشْتین «بَرْگَرْدادن»
- ترجمه (معادل) انگلیسی «برگرداشتن»: to be returned
همصدرها
هممصدرهای ناصَریح «بَرْگَرْدیدَن» | |||||||
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] ] | گُزارِشی- | گُزاری«ـا» [※ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده میشود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] | اَنْگیزی«ـانـ» [※ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده میشود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفتهشدن قرار دادن)».] | سَبَبی«ـار» [※ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامهریزی شده، استفاده میشود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] | باعِثی«ـابـ» [※ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل توسط پدیدهای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده میشود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندمها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] | حَقایی«ـژ» [※ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخمیدهد، استفاده میشود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».] | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
ناصَریح | کُنْمادین«ـمـ» [※ میانوند «ـمـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر ناگذرا استفاده میشود؛ مثل، «ذِکْرِمْدَن ([؟] متذکر شدن (دچار یادآوردن خود شدن))» در «احتمالا با این متن بِذِکْرِمَد ([؟] متذکر بشود)».] | [[بنجثاء:برگردیدن/کنونمدن|{{:آواثاء:بنجثاء:برگردیدن/کنونمدن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:برگردیدن/کنونمدن}}) | [[بنجثاء:برگردیدن/کنونمادن|{{:آواثاء:بنجثاء:برگردیدن/کنونمادن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:برگردیدن/کنونمادن}}) | [[بنجثاء:برگردیدن/کنونماندن|{{:آواثاء:بنجثاء:برگردیدن/کنونماندن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:برگردیدن/کنونماندن}}) | [[بنجثاء:برگردیدن/کنونماردن|{{:آواثاء:بنجثاء:برگردیدن/کنونماردن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:برگردیدن/کنونماردن}}) | [[بنجثاء:برگردیدن/کنونمابدن|{{:آواثاء:بنجثاء:برگردیدن/کنونمابدن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:برگردیدن/کنونمابدن}}) | [[بنجثاء:برگردیدن/کنونمژدن|{{:آواثاء:بنجثاء:برگردیدن/کنونمژدن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:برگردیدن/کنونمژدن}}) |
کُنادین- | بَرْگَرْدیدَن ([؟] معناء:برگردیدن) | [[بنجثاء:برگردیدن/کنونادن|{{:آواثاء:بنجثاء:برگردیدن/کنونادن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:برگردیدن/کنونادن}}) | [[بنجثاء:برگردیدن/کنوناندن|{{:آواثاء:بنجثاء:برگردیدن/کنوناندن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:برگردیدن/کنوناندن}}) | [[بنجثاء:برگردیدن/کنوناردن|{{:آواثاء:بنجثاء:برگردیدن/کنوناردن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:برگردیدن/کنوناردن}}) | [[بنجثاء:برگردیدن/کنونابدن|{{:آواثاء:بنجثاء:برگردیدن/کنونابدن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:برگردیدن/کنونابدن}}) | [[بنجثاء:برگردیدن/کنونژدن|{{:آواثاء:بنجثاء:برگردیدن/کنونژدن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:برگردیدن/کنونژدن}}) | |
کُناشْتین«ـ*شـ» [※ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول ناگذرا استفاده میشود؛ مثل، «بَهْرِشْتَن ([؟] استفاده شدن)» در «چسب هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بِبَهْرِشَد (؟ استفاده میشود)».] | [[بنجثاء:برگردیدن/کنونشتن|{{:آواثاء:بنجثاء:برگردیدن/کنونشتن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:برگردیدن/کنونشتن}}) | [[بنجثاء:برگردیدن/کنوناشتن|{{:آواثاء:بنجثاء:برگردیدن/کنوناشتن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:برگردیدن/کنوناشتن}}) | [[بنجثاء:برگردیدن/کنونانشتن|{{:آواثاء:بنجثاء:برگردیدن/کنونانشتن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:برگردیدن/کنونانشتن}}) | [[بنجثاء:برگردیدن/کنونارشتن|{{:آواثاء:بنجثاء:برگردیدن/کنونارشتن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:برگردیدن/کنونارشتن}}) | [[بنجثاء:برگردیدن/کنونابشتن|{{:آواثاء:بنجثاء:برگردیدن/کنونابشتن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:برگردیدن/کنونابشتن}}) | [[بنجثاء:برگردیدن/کنونژشتن|{{:آواثاء:بنجثاء:برگردیدن/کنونژشتن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:برگردیدن/کنونژشتن}}) | |
کُنِشانْدین«ـش*ـ» [※ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول گذرا استفاده میشود؛ مثل، «خُورِشانْدَن ([؟] مورد خوردهشدن به علت سوقیافتگی قرار دادن)» در «علی غذا اَم ([؟] من/خودم) را خُورِشانْد ([؟] مورد خوردهشدن به علت سوقیافتگی قرار داد)».] | - | - | [[بنجثاء:برگردیدن/کنونشاندن|{{:آواثاء:بنجثاء:برگردیدن/کنونشاندن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:برگردیدن/کنونشاندن}}) | [[بنجثاء:برگردیدن/کنونشاردن|{{:آواثاء:بنجثاء:برگردیدن/کنونشاردن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:برگردیدن/کنونشاردن}}) | [[بنجثاء:برگردیدن/کنونشابدن|{{:آواثاء:بنجثاء:برگردیدن/کنونشابدن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:برگردیدن/کنونشابدن}}) | [[بنجثاء:برگردیدن/کنونشژدن|{{:آواثاء:بنجثاء:برگردیدن/کنونشژدن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:برگردیدن/کنونشژدن}}) |