پرش به محتوا

اخصدن

از واژسین
(تغییرمسیر از اخصتن)

مصدر «اَخِصْدَن»، به‌معنی «مورد خصوصی‌شدن قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن چیزی مخصوص (خصوصی‌شده) کسی شمرده بشود. این مصدر از «اخصـ + ـدن [ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «اَخِصْدَن»

بن‌های تصریفی «اَخِصْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

  • بُنْ‌پیشْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «اَخِصِتْد»
  • بُنْ‌گُذَشْتِه [ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «اَخِصْد»
  • بُنْ‌پَسْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «اَخِصِتْن»
  • بُنْ‌کُنون [ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «اَخِص»
  • بُنْ‌پیشْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «اَخِصِنْت»
  • بُنْ‌آیَنْدِه [ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «اَخِصْن»
  • بُنْ‌پَسْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «اَخِصِنْن»

فارسی

مصدر

  • 🗣تلفظ: /اَخِصْدَن/📥 ریشه‌شناسی: اخصـ + ـدن [ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] | متضاد «اخصدن»: اَشِرْدَن ([؟] مورد اشتراک‌گذاری قرار دادن)
  1. تعریف «اخصدن». فرایند حَدِّدَن ([؟] مورد محدودشدن قرار دادن) دَسِسی ([؟] دسترسی) چیزی:‌ [💬یا بعبارتی «مورد خصوصی‌شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. برای اَخِصِتْن (؟ معناء:اخصتن) یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فایل تایَد ([؟] شدنی بوده/است/خواهد بود) بَرایَش ([؟] برای او) رمز بِعَلَنی ([؟] مورد اعلان‌شدن قرار بدهی).🌐ترجمه: برای خصوصی کردن یک فایل می‌توانی برایش رمز تعیین کنی.

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /اَخِصْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «اخصدن»: بن گذشته در گذشته «اخصدن»: «اَخِصِتْد»؛ بن گذشته «اخصدن»: «اَخِصْد»؛ بن آینده در گذشته «اخصدن»: «اَخِصِتْن»«اَخِص» (بن‌کنون «اخصدن»)، ؛ بن گذشته در آینده «اخصدن»: «اَخِصِنْت»؛ بن آینده «اخصدن»: «اَخِصْن»؛ بن آینده در آینده «اخصدن»: «اَخِصِنْن»
  1. تعریف «اخصدن». دَسِسی ([؟] دسترسی) چیزی را حَدِّدَن ([؟] مورد محدودشدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد خصوصی‌شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. فایل هه ([؟] مذکور؛ یادشده) را بین خانواده اَم ([؟] من/خودم) اَخِصْدَم (؟ مورد خصوصی‌شدن قرار دادم).🌐ترجمه: آن فایل را مخصوص خانواده‌ام کردم.
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «اَخِصْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] آواثاء:اخصتدم آواثاء:اخصتدی اَخِصِتْد آواثاء:اخصتدیم آواثاء:اخصتدید آواثاء:اخصتدند
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] اَخِصْدَم آواثاء:اخصدی اَخِصْد آواثاء:اخصدیم آواثاء:اخصدید آواثاء:اخصدند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] آواثاء:اخصتنم آواثاء:اخصتنی آواثاء:اخصتند آواثاء:اخصتنیم آواثاء:اخصتنید آواثاء:اخصتنند
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:اخصم آواثاء:اخصی اَخِصَد آواثاء:اخصیم آواثاء:اخصید آواثاء:اخصند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] آواثاء:اخصنتم آواثاء:اخصنتی اَخِصِنْت آواثاء:اخصنتیم آواثاء:اخصنتید آواثاء:اخصنتند
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:اخصنم آواثاء:اخصنی آواثاء:اخصنَد آواثاء:اخصنیم آواثاء:اخصنید آواثاء:اخصنند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] آواثاء:اخصننم آواثاء:اخصننی آواثاء:اخصننَد آواثاء:اخصننیم آواثاء:اخصننید آواثاء:اخصننند
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «اَخِصْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:باخص - - آواثاء:باخصید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:ناخص - - آواثاء:ناخصید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:نااخص - - آواثاء:نااخصید -

ترجمه

حَدِّدَن (؟ مورد محدودشدن قرار دادن) دَسِسی (؟ دسترسی)