آموزش دادن
ظاهر
عِبُرْماء ([؟] عبارت) «آموزش دادن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- تُآموزْدَن:❖ مورد تعلیم قرار دادن؛
- مثال. حسن را با مبحث کاربرد مشتق آموزش دادم.معادل: حسن را با بَحِثْماء ([؟] بحثشونده (مبحث)) کاربرد مشتق تُآموزْدَم (؟ مورد تعلیم قرار دادم).
- آموزانْدَن:❖ مورد آموختهشدن قرار دادن؛
- مثال. مبحث کاربرد مشتق را به حسن آموزش دادم.معادل: بَحِثْماء ([؟] بحثشونده (مبحث)) کاربرد مشتق را به حسن آموزانْدَم (؟ مورد آموختهشدن قرار دادم).