پرش به محتوا

آماده کردن

از واژسین

عَبِرْماء ([؟] عبارت) «آماده کردن» معنی‌های زیر را دارائَد ([؟] دارا است):

  • تَیِرْدَن: مورد درست‌کرده شدن قرار دادن؛
    🗝️مثال. خوراکی و لباس‌های بچه‌ها را برای اردو فردا آماده کردم.🔮معادل: خوراکی و لباس‌های بچه‌ها را برای اردو فردا تَیِرْدَم (؟ مورد درست‌کرده شدن قرار دادم).
  • آمیدَن: مورد آماده‌شدن قرار دادن؛
    🗝️مثال. معلمش برای آزمون نهایی آماده‌اش کرد.🔮معادل: آموزگار اَش ([؟] آن/آنرا) برای آزمون نهایی آمید (؟ مورد آماده‌شدن قرار داد) اَش ([؟] آن/آنرا).
  • فَرِهْتَن: مورد فراهم‌شدن قرار دادن؛
    🗝️مثال. برای سفر نوروزی همه وسایل را آماده کردم.🔮معادل: برای سفر نوروز همه وسیله‌ها را فَرِهْتَم (؟ مورد فراهم‌شدن قرار دادم).
  • مُهِیْدَن: مورد مهیا‌شدن قرار دادن؛
    🗝️مثال. خودروم را برای سفر نوروزیم آماده کردم.🔮معادل: خودرو اَم ([؟] من/خودم) را برای سفر نوروز اَم ([؟] من/خودم) مُهِیْدَم (؟ مورد مهیا‌شدن قرار دادم).
  • تَأْمینْدَن: مورد تامین‌شدن قرار دادن؛
    🗝️مثال. خواسته‌هایش را برایش آماده می‌کردم.🔮معادل: خواسته‌ها اَش ([؟] آن/آنرا) را بَرایَش ([؟] برای او) می‌تأمینْدَم (؟ مورد تامین‌شدن قرار می‌دادم).
  • تَهِیْدَن: مورد تهیه‌شدن قرار دادن؛
    🗝️مثال. پوشاک خانواده‌ام را برای سال نو آماده کردم.🔮معادل: پوشاک خانواده اَم ([؟] من/خودم) را برای سال نو تَهِیْدَم (؟ مورد تهیه‌شدن قرار دادم).
  • تَمِهْتَن: مورد تدارک‌دیده‌شدن قرار دادن؛
    🗝️مثال. مادرم جشن تولد برادرم را آماده کرد.🔮معادل: مادر اَم ([؟] من/خودم) جشن تولد برادر اَم ([؟] من/خودم) را تَهِمْت (؟ مورد تدارک‌دیده‌شدن قرار داد).