نزدیک کردن
ظاهر
عَبِرْماء ([؟] عبارت) «نزدیک کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- قُرِبْدَن:❖ مورد قربت/نزدیکی قرار دادن؛
- نَزْدیدَن:❖ مورد نزدیکشدن قرار دادن؛
- مثال. دوستم با نزدیک کردن تلفن به گوشش، صدای ضعیف طرف دیگر را بهتر شنید.معادل: دوست اَم ([؟] من/خودم) با نَزْدیدَن (؟ مورد نزدیکشدن قرار دادن) دورفَمال ([؟] تلفن) به گوش اَش ([؟] آن/آنرا)، صدای ضَعِفْمِئا ([؟] دارای ضعف (ضعیف)) را بهتر شنید.