پرش به محتوا

سراغدن

از واژسین
نسخهٔ تاریخ ‏۴ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۳۰ توسط Hakhsin (بحث | مشارکت‌ها) (آغازدن)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مصدر «سُراغْدَن»، به‌معنی «مورد سراغ‌گیری قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فراثاء:سراغدن این مصدر از «سراغـ + ـدن [ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «سُراغْدَن»

بن‌های تصریفی «سُراغْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

فارسی

مصدر

  1. تعریف «سراغدن». فرایند طَلِبْدَن ([؟] مورد طلب‌شدن قرار دادن) اطلاع هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) برای دَرْیابْدَن ([؟] مورد آگاهی‌یافته‌شدن قرار دادن) وَضِعِیَّت ([؟] حالت درونی) یا حالَت ([؟] وضعیت بیرونی) چیزی:‌ [💬یا بعبارتی «مورد سراغ‌گیری قرار دادن»]
    🚀مثال. هَماریاً ([؟] معمولا) میان ایرانی‌ها سُراغْدَن (؟ مورد سراغ‌گیری قرار دادن) از شخص غایب رایج ئِس ([؟] است).

عملواژه

  1. تعریف «سراغدن». اطلاع هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را برای دَرْیابْدَن ([؟] مورد آگاهی‌یافته‌شدن قرار دادن) وَضِعِیَّت ([؟] حالت درونی) یا حالَت ([؟] وضعیت بیرونی) چیزی طَلِبْدَن ([؟] مورد طلب‌شدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد سراغ‌گیری قرار دادن»]
    🚀مثال. وقتی دیدم علی میان اِشان ([؟] آن‌ها/خودشان) نَهَسْمائَد ([؟] موجود نیست)، او را سُراغْدَم (؟ مورد سراغ‌گیری قرار دادم).
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «سُراغْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] {{:آواثاء:بنجثاء:سراغدن/پیشگذشتهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:سراغدن/پیشگذشتهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:سراغدن/پیشگذشته

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:سراغدن/پیشگذشتهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:سراغدن/پیشگذشتهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:سراغدن/پیشگذشتهند}}
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] سُراغْدَم آواثاء:سراغدی آواثاء:سراغد آواثاء:سراغدیم آواثاء:سراغدید آواثاء:سراغدند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] {{:آواثاء:بنجثاء:سراغدن/پسگذشتهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:سراغدن/پسگذشتهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:سراغدن/پسگذشتهد

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:سراغدن/پسگذشتهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:سراغدن/پسگذشتهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:سراغدن/پسگذشتهند}}
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:سراغم آواثاء:سراغی آواثاء:سراغَد آواثاء:سراغیم آواثاء:سراغید آواثاء:سراغند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] {{:آواثاء:بنجثاء:سراغدن/پیشآیندهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:سراغدن/پیشآیندهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:سراغدن/پیشآینده

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:سراغدن/پیشآیندهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:سراغدن/پیشآیندهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:سراغدن/پیشآیندهند}}
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:سراغنم آواثاء:سراغنی آواثاء:سراغنَد آواثاء:سراغنیم آواثاء:سراغنید آواثاء:سراغنند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] {{:آواثاء:بنجثاء:سراغدن/پسآیندهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:سراغدن/پسآیندهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:سراغدن/پسآیندهَد

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:سراغدن/پسآیندهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:سراغدن/پسآیندهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:سراغدن/پسآیندهند}}
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «سُراغْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:بسراغ - - آواثاء:بسراغید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:نسراغ - - آواثاء:نسراغید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:ناسراغ - - آواثاء:ناسراغید -

ترجمه

طَلِبْدَن (؟ مورد طلب‌شدن قرار دادن) اطلاع هی (؟ حرف نکره مفرد و جمع)
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «سراغدن»: To inquire