قبلمدن
مصدر «قِبَلِمْدَن»، به معنی «روبرو شدن (برخورد کردن)»، از «قبلـ + ـمدن [※ فراثاء:مصدرساز/مدن] » ساخته‌شده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «آواثاء:قبلمد»، «آواثاء:قبلم»، و «آواثاء:قبلمن» می‌باشد.
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /قِبَلِمْدَن/📥 ❖ریشه‌شناسی: قبلـ + ـمدن [※ فراثاء:مصدرساز/مدن]
- مَصْدَر ناصَریح کُنْمادین گُزارِشی «قِبَلْدَن»: [💬به زبان ساده: «روبرو شدن (برخورد کردن)»]
- مثال. قِبَلِمْدَن (؟ روبرو شدن (برخورد کردن)) با برخی ترس‌ها بسیار دشوار ئَد ([؟] است).
عملواژه
- ️تلفظ: /قِبَلِمْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «قبلمدن»: ▶ «آواثاء:قبلمد» (بن‌گذشته «قبلمدن»)، «آواثاء:قبلم» (بن‌کنون «قبلمدن»)، «آواثاء:قبلمن» (بن‌آینده «قبلمدن») ◀
- عَمَلْواژه ناصَریح کُنْمادین گُزارِشی «قِبَلْدَن»: [💬به زبان ساده: «روبرو شدن (برخورد کردن)»]
| عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «قِبَلِمْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
| نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمْعْتایی | |||||
|---|---|---|---|---|---|---|---|
| یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
| مثبت [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] | - | آواثاء:بقبلم | - | - | آواثاء:بقبلمید | - | |
| منفی [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] | - | آواثاء:نقبلم | - | - | آواثاء:نقبلمید | - | |
ترجمه
مَصْدَر کُنْمادین «قِبَلْدَن»