عمردن
ظاهر
مصدر «عَمِرْدَن» بهمعنی «مورد تعمیرگرفتن قرار دادن» میباشد؛ بهعبارتی دیگر، فرایندی که در آن فاعل با رفع شدن خرابیهایش به عملکرد مطلوب اصلیش بازگردد. این مصدر از «عمر + دن [※ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] » ساختهشده است.
; بنهای تصریفی «عَمِرْدَن»
بنهای تصریفی «عَمِرْدَن» بهگونه زیر ساخته میشوند:
- بُنْپیشْگُذَشْتِه [※ پایه فعلهای گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «عَمِرِتْد»
- بُنْگُذَشْتِه [※ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «عَمِرْد»
- بُنْپَسْگُذَشْتِه [※ پایه فعلهای آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «عَمِرِتْن»
- بُنْکُنون [※ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «عَمِر»
- بُنْپیشْآیَنْدِه [※ پایه فعلهای گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «عَمِرِنْت»
- بُنْآیَنْدِه [※ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «عَمِرْن»
- بُنْپَسْآیَنْدِه [※ پایه فعلهای آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «عَمِرِنْن»
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /عَمِرْدَن/📥 ریشهشناسی: عمر + دن [※ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] ❖
- تعریف «عمردن». فرایند صَلِحْدَن ([؟] مورد اصلاحگرفتن قرار دادن) از وَضِعِیَّت ([؟] حالت درونی) ناسالم به سالم: [💬یا بعبارتی «مورد تعمیرگرفتن قرار دادن»]
- مثال. برای عَمِرْدَن ([؟] مورد تعمیرگرفتن قرار دادن) صدای وزوز، تَعَمِرَنْدِه ([؟] تعمیرکننده (تعمیرکار)) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را نیازائیم ([؟] نیاز داریم).ترجمه: برای تعمیر یافتن صدار وزوز، به تعمیرکاری نیاز داریم.
عملواژه
- ️تلفظ: /عَمِرْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «عمردن»: ▶ بن گذشته در گذشته «عمردن»: «عَمِرِتْد»؛ بن گذشته «عمردن»: ↦«عَمِرْد»↤؛ بن آینده در گذشته «عمردن»: «عَمِرِتْن»⟼«عَمِر» (بنکنون «عمردن»)، ⟻؛ بن گذشته در آینده «عمردن»: «عَمِرِنْت»؛ بن آینده «عمردن»: ↦«عَمِرْن»؛ بن آینده در آینده «عمردن»: ↤«عَمِرِنْن»◀
- تعریف «عمردن». از وَضِعِیَّت ([؟] حالت درونی) ناسالم را به سالم صَلِحْدَن ([؟] مورد اصلاحگرفتن قرار دادن): [💬یا بعبارتی «مورد تعمیرگرفتن قرار دادن»]
- مثال. دیروز خودرو اَم ([؟] من/خودم) روغن ریخْدِگی ([؟] وضعیت ریختهشدگی) را عَمِرْد (؟ مورد تعمیرگرفتن قرار داد).ترجمه: دیروز روغن ریزی خودروم تعمیر یافت.
| عَمَلْواژههای اَنِجائی فَرْمانی سادی «عَمِرْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
| نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمِعْتایی | |||||
|---|---|---|---|---|---|---|---|
| یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
| مُثْبَت [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] | - | آواثاء:بعمر | - | - | آواثاء:بعمرید | - | |
| طَرْدی [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] | - | آواثاء:نعمر | - | - | آواثاء:نعمرید | - | |
| حَذَری [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] | - | آواثاء:ناعمر | - | - | آواثاء:ناعمرید | - | |
ترجمه
صَلِحْدَن (؟ مورد اصلاحگرفتن قرار دادن) از وَضِعِیَّت (؟ حالت درونی) ناسالم به سالم
- ترجمه (معادل) انگلیسی «عمردن»: To get repaired
ردهها:
- صفحههای دارای پیوند خراب به پرونده
- واژهها
- واژه فارسی
- مصدر فارسی
- مصدر فارسی عملی
- مصدر فارسی عملی ناصریح
- مصدر فارسی عملی کنایی
- مصدر فارسی عملی کنادین
- مصدر فارسی عملی علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنادین
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی علنئا
- مصدر فارسی عملی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین علنئا