پرش به محتوا

عقبدن

از واژسین
نسخهٔ تاریخ ‏۴ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۱:۰۲ توسط Hakhsin (بحث | مشارکت‌ها) (آغازدن)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مصدر «عَقِبْدَن»، به‌معنی «مورد تعقیب‌شدن قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن چیزی به‌شکل نامحسوس، برای نظارت اعمالش، زیر نظر گرفته بشود. این مصدر از «عقبـ + ـدن [ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «عَقِبْدَن»

بن‌های تصریفی «عَقِبْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

فارسی

مصدر

  1. تعریف «عقبدن». فرایند دُنْبالْدَن ([؟] مورد پیگیری‌شدن قرار دادن) چیزی پَنِهانه ([؟] به‌شکل پنهانی) بِقَص ([؟] به‌قصد) آگَهِتْن ([؟] معناء:آگهتن) عمل‌ها اَش ([؟] آن/آنرا):‌ [💬یا بعبارتی «مورد تعقیب‌شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. عَقِبْدَن (؟ مورد تعقیب‌شدن قرار دادن) خَرِبْکارها ([؟] خرابکارها) هَماریاً ([؟] معمولا) کار پلیس ئَد ([؟] است (فعل ربط)).

عملواژه

  1. تعریف «عقبدن». چیزی را پَنِهانه ([؟] به‌شکل پنهانی) بِقَص ([؟] به‌قصد) آگَهِتْن ([؟] معناء:آگهتن) عمل‌ها اَش ([؟] آن/آنرا) دُنْبالْدَن ([؟] مورد پیگیری‌شدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد تعقیب‌شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. دیروز یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) پلیس خَرِبْکار ([؟] خرابکار) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را فی‌عَقِبْدَ (؟ داشت مورد تعقیب‌شدن قرار می‌داد).
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «عَقِبْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] {{:آواثاء:بنجثاء:عقبدن/پیشگذشتهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:عقبدن/پیشگذشتهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:عقبدن/پیشگذشته

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:عقبدن/پیشگذشتهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:عقبدن/پیشگذشتهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:عقبدن/پیشگذشتهند}}
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] آواثاء:عقبدنم آواثاء:عقبدنی عَقِبْدَن آواثاء:عقبدنیم آواثاء:عقبدنید آواثاء:عقبدنند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] {{:آواثاء:بنجثاء:عقبدن/پسگذشتهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:عقبدن/پسگذشتهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:عقبدن/پسگذشتهد

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:عقبدن/پسگذشتهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:عقبدن/پسگذشتهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:عقبدن/پسگذشتهند}}
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:عقبم آواثاء:عقبی آواثاء:عقبد آواثاء:عقبیم آواثاء:عقبید آواثاء:عقبند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] {{:آواثاء:بنجثاء:عقبدن/پیشآیندهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:عقبدن/پیشآیندهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:عقبدن/پیشآینده

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:عقبدن/پیشآیندهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:عقبدن/پیشآیندهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:عقبدن/پیشآیندهند}}
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:عقبنم آواثاء:عقبنی آواثاء:عقبنَد آواثاء:عقبنیم آواثاء:عقبنید آواثاء:عقبنند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] {{:آواثاء:بنجثاء:عقبدن/پسآیندهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:عقبدن/پسآیندهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:عقبدن/پسآیندهَد

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:عقبدن/پسآیندهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:عقبدن/پسآیندهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:عقبدن/پسآیندهند}}
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «عَقِبْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:بعقب - - آواثاء:بعقبید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:نعقب - - آواثاء:نعقبید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:ناعقب - - آواثاء:ناعقبید -

ترجمه

دُنْبالْدَن (؟ مورد پیگیری‌شدن قرار دادن) پَنِهانه (؟ به‌شکل پنهانی)
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «عقبدن»: To shadow؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «عقبدن»: to tail