پرش به محتوا

Analyze

از واژسین
نسخهٔ تاریخ ‏۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۱:۱۰ توسط Hakhsin (بحث | مشارکت‌ها) (آغازدن)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

انگلیسی

فعل

  1. معادل (ترجمه) فارسی «Analyze»: شیکُورْدَن ([؟] مورد تحلیل قرار دادن):
    🏺مثال. To understand the author's position, we need to analyze their arguments and determine whether the premises logically support the conclusion.🔮ترجمه: برای دَرْکیدَن ([؟] مورد درک قرار دادن) بِهْتَرانِه ([؟] به‌شکل بهتر) نَظَرْگاه ([؟] دیدگاه؛ موضع) نِویسَنْدِه ([؟] نویسنده)، بایَد ([؟] باید) دَلِلِش ([؟] روند دلیل‌آوری) اَش ([؟] آن/آنرا) را بِشیکُوریم (؟ مورد تحلیل قرار بدهیم) تا بِبینیم ([؟] مورد دیده‌شدن قرار بدهیم) که آیا بُنْدَلِلِدْماءْها ([؟] بنیاد دلیل شده‌ها (مقدمه‌ها)) اَش ([؟] آن/آنرا) نَتِجْماء ([؟] نتیجه‌شو) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) منطقی را بِسَبَبَد ([؟] مورد سبب‌شدن قرار بدهد) یا نه.
  2. معادل (ترجمه) فارسی «Analyze»: اُلْکاوْدَن ([؟] مورد تحلیل قرار دادن):
    🏺مثال. The scientists will analyze the data collected from the experiment to draw meaningful conclusions.🔮ترجمه: دانشمندها برای نائِلْدَن ([؟] مورد دست‌یابی قرار دادن) به نتیجه بامعنی، داده‌های جَمِعِشْتِه ([؟] جمع‌شده) را بِاُلْکاوَنْد (؟ مورد تحلیل قرار بدهند).
  3. معادل (ترجمه) فارسی «Analyze»: بُنْکاوْدَن ([؟] مورد تحلیل قرار دادن):
    🏺مثال. To develop a software system, it is necessary to analyze the business logic.🔮ترجمه: برای وُسِعْدَن ([؟] مورد توسعه‌داده شدن قرار دادن) یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) سیستم نرم‌افزاری، بُنْکاوْدَن (؟ مورد تحلیل قرار دادن) منطق کَسْبُکار ([؟] کسب و کار) نیازْمائَد ([؟] نیاز است).