عذبدن
ظاهر
مصدر «عَذِبْدَن» بهمعنی «مورد عذابدیدن قرار دادن» میباشد؛ بهعبارتی دیگر، فرایندی که در آن «فاعل» به وضعیت بد و دردناک «مفعول» برسد؛ بهعبارتی، فرایندی که در آن «فاعل»، از وضعیت بازگو شده «مفعول» به شرایط بد و دردناکی که بهخاطر کنشهای پیشینش شکل گرفته، برسد. این مصدر از «عذبـ + ـدن [※ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] » ساختهشده است.
; بنهای تصریفی «عَذِبْدَن»
بنهای تصریفی «عَذِبْدَن» بهگونه زیر ساخته میشوند:
- بُنْپیشْگُذَشْتِه [※ پایه فعلهای گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «عَذِبِتْد»
- بُنْگُذَشْتِه [※ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «عَذِبْد»
- بُنْپَسْگُذَشْتِه [※ پایه فعلهای آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «عَذِبِتْن»
- بُنْکُنون [※ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «عَذِب»
- بُنْپیشْآیَنْدِه [※ پایه فعلهای گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «عَذِبِنْت»
- بُنْآیَنْدِه [※ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «عَذِبْن»
- بُنْپَسْآیَنْدِه [※ پایه فعلهای آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «عَذِبِنْن»
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /عَذِبْدَن/📥 ریشهشناسی: عذبـ + ـدن [※ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] ❖
- تعریف «عذبدن». فرایند فرایند نائِلْدَن ([؟] مورد دستیابی قرار دادن) نَتِجْماء ([؟] نتیجهشو) بد و دَرْدْناک ([؟] دردناک): [💬یا بعبارتی «مورد عذابدیدن قرار دادن»]
عملواژه
- ️تلفظ: /عَذِبْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «عذبدن»: ▶ بن گذشته در گذشته «عذبدن»: «عَذِبِتْد»؛ بن گذشته «عذبدن»: ↦«عَذِبْد»↤؛ بن آینده در گذشته «عذبدن»: «عَذِبِتْن»⟼«عَذِب» (بنکنون «عذبدن»)، ⟻؛ بن گذشته در آینده «عذبدن»: «عَذِبِنْت»؛ بن آینده «عذبدن»: ↦«عَذِبْن»؛ بن آینده در آینده «عذبدن»: ↤«عَذِبِنْن»◀
- تعریف «عذبدن». نَتِجْماء ([؟] نتیجهشو) بد و دَرْدْناک ([؟] دردناک) را نائِلْدَن ([؟] مورد دستیابی قرار دادن): [💬یا بعبارتی «مورد عذابدیدن قرار دادن»]
- مثال. پَسَز ([؟] پس از) سالها تَآزُرْدَن ([؟] مورد آزاردیده قرار دادن) مادر اَش ([؟] آن/آنرا)، دَرْنَهایَت ([؟] در نهایت) بیمادری را شَدّاً ([؟] بهحالت شدید) عَذِبْد (؟ مورد عذابدیدن قرار داد).ترجمه: پس از سالها آزار دادن مادرش، در نهایت عذاب بیمادری را دید.
| عَمَلْواژههای اَنِجائی فَرْمانی سادی «عَذِبْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
| نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمِعْتایی | |||||
|---|---|---|---|---|---|---|---|
| یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
| مُثْبَت [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] | - | آواثاء:بعذب | - | - | آواثاء:بعذبید | - | |
| طَرْدی [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] | - | آواثاء:نعذب | - | - | آواثاء:نعذبید | - | |
| حَذَری [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] | - | آواثاء:ناعذب | - | - | آواثاء:ناعذبید | - | |
ترجمه
نائِلْدَن (؟ مورد دستیابی قرار دادن) نَتِجْماء (؟ نتیجهشو) دَرْدْناک (؟ دردناک)
- ترجمه (معادل) انگلیسی «عذبدن»: To suffer the consequences؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «عذبدن»: To pay the price
ردهها:
- صفحههای دارای پیوند خراب به پرونده
- واژهها
- واژه فارسی
- مصدر فارسی
- مصدر فارسی عملی
- مصدر فارسی عملی ناصریح
- مصدر فارسی عملی کنایی
- مصدر فارسی عملی کنادین
- مصدر فارسی عملی علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنادین
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی علنئا
- مصدر فارسی عملی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین علنئا