پرش به محتوا

اشاردن

از واژسین
نسخهٔ تاریخ ‏۴ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۳۶ توسط Hakhsin (بحث | مشارکت‌ها) (آغازدن)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مصدر «اِشارْدَن»، به‌معنی «مورد اشاره قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فراثاء:اشاردن این مصدر از «اشار + دن [ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «اِشارْدَن»

بن‌های تصریفی «اِشارْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

فارسی

مصدر

  1. تعریف «اشاردن». فرایند نِمودَن ([؟] مورد نشان‌داده شدن قرار دادن) چیزی دَرْمیان ([؟] در میان) چیزها هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) باکُمَک ([؟] با کمک) اِرائْدَن ([؟] مورد ارائه‌شدن قرار دادن) جزئیات کم یا یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) وسیله بعنوان مَکانَّما ([؟] مکان‌نما):‌ [💬یا بعبارتی «مورد اشاره قرار دادن»]
    🚀مثال. در شبکه‌های اجتماعی، هَماریاً ([؟] معمولا) برای اِشارْدَن (؟ مورد اشاره قرار دادن) یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) کاربر، نِویسِه ([؟] معناء:نویسه) @ بِبَهْرِشَد ([؟] مورد استفاده‌شدن قرار داده بشود).

عملواژه

  1. تعریف «اشاردن». چیزی دَرْمیان ([؟] در میان) چیزها هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را باکُمَک ([؟] با کمک) اِرائْدَن ([؟] مورد ارائه‌شدن قرار دادن) جزئیات کم یا یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) وسیله بعنوان مَکانَّما ([؟] مکان‌نما) نِمودَن ([؟] مورد نشان‌داده شدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد اشاره قرار دادن»]
    🚀مثال. در این متن کُشْماء ([؟] مقتول) را اِشارْدِه ئَم (؟ مورد اشاره قرار داده‌ام)🌐ترجمه: در این متن اشاره کرده‌ام که قاتل کیست.
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «اِشارْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] {{:آواثاء:بنجثاء:اشاردن/پیشگذشتهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:اشاردن/پیشگذشتهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:اشاردن/پیشگذشته

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:اشاردن/پیشگذشتهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:اشاردن/پیشگذشتهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:اشاردن/پیشگذشتهند}}
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] آواثاء:اشاردم آواثاء:اشاردی اِشارْد آواثاء:اشاردیم آواثاء:اشاردید آواثاء:اشاردند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] {{:آواثاء:بنجثاء:اشاردن/پسگذشتهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:اشاردن/پسگذشتهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:اشاردن/پسگذشتهد

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:اشاردن/پسگذشتهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:اشاردن/پسگذشتهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:اشاردن/پسگذشتهند}}
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:اشارم آواثاء:اشاری آواثاء:اشارَد آواثاء:اشاریم آواثاء:اشارید آواثاء:اشارند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] {{:آواثاء:بنجثاء:اشاردن/پیشآیندهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:اشاردن/پیشآیندهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:اشاردن/پیشآینده

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:اشاردن/پیشآیندهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:اشاردن/پیشآیندهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:اشاردن/پیشآیندهند}}
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:اشارنم آواثاء:اشارنی آواثاء:اشارنَد آواثاء:اشارنیم آواثاء:اشارنید آواثاء:اشارنند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] {{:آواثاء:بنجثاء:اشاردن/پسآیندهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:اشاردن/پسآیندهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:اشاردن/پسآیندهَد

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:اشاردن/پسآیندهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:اشاردن/پسآیندهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:اشاردن/پسآیندهند}}
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «اِشارْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:باشار - - آواثاء:باشارید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:ناشار - - آواثاء:ناشارید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:نااشار - - آواثاء:نااشارید -

ترجمه

نِمودَن (؟ مورد نشان‌داده شدن قرار دادن) چیزی دَرْمیان (؟ در میان) چیزها هی (؟ حرف نکره مفرد و جمع)
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «اشاردن»: To mention