پرش به محتوا

ارزدن

از واژسین
نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۸:۳۰ توسط Hakhsin (بحث | مشارکت‌ها) (آغازدن)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مصدر «اَرِزْدَن»، به‌معنی «مورد ارزش‌یابی شدن‌قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن چیزی بر پایه معیارهایی خاص، در معرض ارزش‌یابی به‌قصد تعیین برابری یا سنجش ارزش آن با چیزی دیگر قرار بگیرد. این مصدر از «ارز + دن [ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «اَرِزْدَن»

بن‌های تصریفی «اَرِزْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

  • بُنْ‌پیشْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «اَرِزِتْد»
  • بُنْ‌گُذَشْتِه [ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «اَرِزْد»
  • بُنْ‌پَسْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «اَرِزِتْن»
  • بُنْ‌کُنون [ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «اَرِز»
  • بُنْ‌پیشْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «اَرِزِنْت»
  • بُنْ‌آیَنْدِه [ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «اَرِزْن»
  • بُنْ‌پَسْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «اَرِزِنْن»

فارسی

مصدر

  1. تعریف «ارزدن». فرایند رایْدَن ([؟] مورد پردازش (محاسبه) قرار دادن) عَبِرْماء ([؟] تعبیرشو) چیزی:‌ [💬یا بعبارتی «مورد ارزش‌یابی شدن‌قرار دادن»]
    🚀مثال. نَبایَد ([؟] نباید) اَرِزْدَن ([؟] مورد ارزش‌یابی شدن‌قرار دادن) گویِشْدِه ([؟] گفته‌شده (گفته)) اَش ([؟] آن/آنرا) بَدْبینانِه ([؟] به‌شکل بدبینی) بِئَد ([؟] باشد).🌐ترجمه: نباید ارزیابی کردن گفته‌اش به‌شکل بدبینی باشد.

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /اَرِزْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «ارزدن»: بن گذشته در گذشته «ارزدن»: «اَرِزِتْد»؛ بن گذشته «ارزدن»: «اَرِزْد»؛ بن آینده در گذشته «ارزدن»: «اَرِزِتْن»«اَرِز» (بن‌کنون «ارزدن»)، ؛ بن گذشته در آینده «ارزدن»: «اَرِزِنْت»؛ بن آینده «ارزدن»: «اَرِزْن»؛ بن آینده در آینده «ارزدن»: «اَرِزِنْن»
  1. تعریف «ارزدن». عَبِرْماء ([؟] تعبیرشو) چیزی را رایْدَن ([؟] مورد پردازش (محاسبه) قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد ارزش‌یابی شدن‌قرار دادن»]
    🚀مثال. گویِشْدِه ([؟] گفته‌شده (گفته)) اَش ([؟] آن/آنرا) را بَدْبینانِه ([؟] به‌شکل بدبینی) اَرِزْد (؟ مورد ارزش‌یابی‌شدن قرار داد).🌐ترجمه: گفته‌هایش را به‌شکل بدبینی ارزیابی کرد.
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «اَرِزْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] آواثاء:ارزتدم آواثاء:ارزتدی اَرِزِتْد آواثاء:ارزتدیم آواثاء:ارزتدید آواثاء:ارزتدند
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] آواثاء:ارزدم آواثاء:ارزدی اَرِزْد آواثاء:ارزدیم آواثاء:ارزدید آواثاء:ارزدند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] آواثاء:ارزتنم آواثاء:ارزتنی آواثاء:ارزتند آواثاء:ارزتنیم آواثاء:ارزتنید آواثاء:ارزتنند
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:ارزم آواثاء:ارزی آواثاء:ارزَد آواثاء:ارزیم آواثاء:ارزید آواثاء:ارزند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] آواثاء:ارزنتم آواثاء:ارزنتی اَرِزِنْت آواثاء:ارزنتیم آواثاء:ارزنتید آواثاء:ارزنتند
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:ارزنم آواثاء:ارزنی آواثاء:ارزنَد آواثاء:ارزنیم آواثاء:ارزنید آواثاء:ارزنند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] آواثاء:ارزننم آواثاء:ارزننی آواثاء:ارزننَد آواثاء:ارزننیم آواثاء:ارزننید آواثاء:ارزننند
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «اَرِزْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:بارز - - آواثاء:بارزید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:نارز - - آواثاء:نارزید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:ناارز - - آواثاء:ناارزید -

ترجمه

رایْدَن (؟ مورد پردازش (محاسبه) قرار دادن) عَبِرْماء (؟ تعبیرشو)
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «ارزدن»: To evaluate؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «ارزدن»: To compute