عدلدن
ظاهر
مصدر «عَدِلْدَن»، بهمعنی «مورد شواهد آوری شدن قرار دادن» میباشد؛ به زبان سادهتر، فرایند اثبات کردن ادعایی که با ارائه دادن شواهد یا دلایل فیزیکی همراه باشد. این مصدر از «عدلـ + ـدن [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساختهشده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده آن، به ترتیب، «عَدِلْد»، «آواثاء:عدل»، و «آواثاء:عدلین» میباشد.
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /عَدِلْدَن/📥 ریشهشناسی: عدلـ + ـدن [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] ❖ | متضاد «عدلدن»: رَیِّبْدَن ([؟] تکذیب کردن ادعایی با ارائه کردن شواهد یا دلایل)
- تعریف «عدلدن». فرایند نِمودَن ([؟] مورد نشانداده شدن قرار دادن) صدق دَعِوْماء ([؟] ادعاشونده (ادعا)) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) با اِرائْدَن ([؟] مورد ارائهشدن قرار دادن) دلیل هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع): [💬یا بعبارتی «مورد شواهد آوری شدن قرار دادن»]
- مثال. عَدِلْدَن (؟ مورد شواهد آوری شدن قرار دادن) جُرِمائْدَن ([؟] جرمشده بودن) کسی با اثر انگشت یکی از سادهترین روشها ئِس ([؟] است).
عملواژه
- ️تلفظ: /عَدِلْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «عدلدن»: ▶ «عَدِلْد» (بنگذشته «عدلدن»)، «آواثاء:عدل» (بنکنون «عدلدن»)، «آواثاء:عدلین» (بنآینده «عدلدن») ◀
- تعریف «عدلدن». صدق دَعِوْماء ([؟] ادعاشونده (ادعا)) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را با اِرائْدَن ([؟] مورد ارائهشدن قرار دادن) دلیل هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) نِمودَن ([؟] مورد نشانداده شدن قرار دادن): [💬یا بعبارتی «مورد شواهد آوری شدن قرار دادن»]
- مثال. کارآگاه هه ([؟] مذکور؛ یادشده) جُرِمائْدَن ([؟] جرمشده بودن) اَش ([؟] آن/آنرا) را با اثر انگشت اَش ([؟] آن/آنرا) عَدِلْد (؟ مورد شواهد آوری شدن قرار داد).
عَمَلْواژههای ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «عَدِلْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمِعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
مثبت [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] | - | آواثاء:بعدل | - | - | آواثاء:بعدلید | - | |
منفی [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] | - | آواثاء:نعدل | - | - | آواثاء:نعدلید | - |
ترجمه
نِمودَن (؟ مورد نشانداده شدن قرار دادن) صدق دَعِوْماء (؟ ادعاشونده (ادعا))
- ترجمه (معادل) انگلیسی «عدلدن»: To prove
ردهها:
- صفحههای دارای پیوند خراب به پرونده
- واژهها
- واژه فارسی
- مصدر فارسی
- مصدر فارسی عملی
- مصدر فارسی عملی ناصریح
- مصدر فارسی عملی کنایی
- مصدر فارسی عملی کنادین
- مصدر فارسی عملی علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنادین
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی علنئا
- مصدر فارسی عملی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین علنئا