پرش به محتوا

ساندن

از واژسین
نسخهٔ تاریخ ‏۹ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۰۲ توسط Hakhsin (بحث | مشارکت‌ها) (آغازدن)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مصدر «سانْدَن»، به‌معنی «مورد تبدیل وضعیت (آرایش درونی) قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن آرایش اجزاء تشکیل‌دهنده چیزی به دیگری همانند بشود. این مصدر از «سانـ + ـدن [ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «سانْدَن»

بن‌های تصریفی «سانْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

  • بُنْ‌پیشْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «سانِتْد»
  • بُنْ‌گُذَشْتِه [ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «سانْد»
  • بُنْ‌پَسْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «سانِتْن»
  • بُنْ‌کُنون [ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «سان»
  • بُنْ‌پیشْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «سانِنْت»
  • بُنْ‌آیَنْدِه [ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «سانّ»
  • بُنْ‌پَسْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «سانِنْن»

فارسی

مصدر

  1. تعریف «ساندن». فرایند وارْدَن ([؟] مورد تحول قرار دادن) وَضِعِیَّت ([؟] حالت درونی) جزءهای چیزی به دیگری:‌ [💬یا بعبارتی «مورد تبدیل وضعیت (آرایش درونی) قرار دادن»]
    🚀مثال. برای سانْدَن (؟ مورد تبدیل وضعیت (آرایش درونی) قرار دادن) آهن به طلا، اِکْسیرَنْدِه ([؟] کیمیاگر) نیازائیم ([؟] نیاز داریم).🌐ترجمه: برای تبدیل کردن آرایش درونی آهن به طلا، به یک کیمیاگر نیاز داریم.

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /سانْدَن/ بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «ساندن»: بن گذشته در گذشته «ساندن»: «سانِتْد»؛ بن گذشته «ساندن»: «سانْد»؛ بن آینده در گذشته «ساندن»: «سانِتْن»«سان» (بن‌کنون «ساندن»)، ؛ بن گذشته در آینده «ساندن»: «سانِنْت»؛ بن آینده «ساندن»: «سانّ»؛ بن آینده در آینده «ساندن»: «سانِنْن»
  1. تعریف «ساندن». وَضِعِیَّت ([؟] حالت درونی) جزءهای چیزی را به دیگری وارْدَن ([؟] مورد تحول قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد تبدیل وضعیت (آرایش درونی) قرار دادن»]
    🚀مثال. اِکْسیرَنْدِه ([؟] کیمیاگر) هه ([؟] مذکور؛ یادشده) آهن را به طلا سانْد (؟ مورد تبدیل وضعیت (آرایش درونی) قرار داد).🌐ترجمه: آن کیمیاگر آهن را به طلا تبدیل کرد.
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «سانْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] آواثاء:سانتدم آواثاء:سانتدی سانِتْد آواثاء:سانتدیم آواثاء:سانتدید آواثاء:سانتدند
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] آواثاء:ساندم آواثاء:ساندی سانْد آواثاء:ساندیم آواثاء:ساندید آواثاء:ساندند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] آواثاء:سانتنم آواثاء:سانتنی آواثاء:سانتند آواثاء:سانتنیم آواثاء:سانتنید آواثاء:سانتنند
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:سانم آواثاء:سانی آواثاء:سانَد آواثاء:سانیم آواثاء:سانید آواثاء:سانند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] آواثاء:ساننتم آواثاء:ساننتی سانِنْت آواثاء:ساننتیم آواثاء:ساننتید آواثاء:ساننتند
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:سانّم آواثاء:سانّی آواثاء:سانّد آواثاء:سانّیم آواثاء:سانّید آواثاء:سانّند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] آواثاء:سانننم آواثاء:سانننی آواثاء:ساننند آواثاء:سانننیم آواثاء:سانننید آواثاء:سانننند
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «سانْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:بسان - - آواثاء:بسانید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:نسان - - آواثاء:نسانید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:ناسان - - آواثاء:ناسانید -

ترجمه

وارْدَن (؟ مورد تحول قرار دادن) وَضِعِیَّت (؟ حالت درونی)
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «ساندن»: To transmute؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «ساندن»: To transfigure